نشانههای هوش هیجانی پایین همیشه بلافاصله آشکار نمیشوند. از آنجایی که هوش هیجانی (EQ) در سالهای اخیر و به تازگی به طور گستردهتری شناخته شده است، هنوز چیزهای زیادی وجود دارند که مخاطبان عمومی باید در رابطه با مواردی که آنها را تحت تاثیر قرار میدهند، بیاموزند. در واقع، هوش هیجانی ممکن است حتی بیشتر از ضریب هوشی بر زندگی و روابط ما تاثیر بگذارد.
یکی از دلایل اصلی برای آموزش علائم هوش هیجانی پایین در دیگران این است که به طور کلی عاقلانه نیست که با کسی که نشانههای هوش هیجانی پایین را نشان میدهد و تمایلی به بهبود آن ندارد، وارد یک رابطهی جدی شوید. هوش عاطفی در روابط برای موفقیت آن رابطه بسیار مهم است، به این معنی که هر دو طرف باید فعالانه روی بهبود EQ خود کار کنند.
داشتن EQ پایین میتواند تاثیر منفی شدیدی بر مهارتهای ارتباطی و روابط شما با دیگران داشته باشد. یک EQ پایین ممکن است منجر به مهارتهای ضعیف حل تعارض، فقدان همدلی، روابط کوتاهتر از آنچه میخواهید و شخصیتی متفکر که تمایل به خودمحوری دارد، شود. با این حال، حتی اگر EQ بالا چیزی نیست که شما با آن متولد شدهاید، به این معنی نیست که نمیتوانید هوش هیجانی خود را بهبود ببخشید. داشتن نشانههای هوش هیجانی پایین صرفا زمینههای بهبودی هستند که باید فعالانه روی آنها کار کنیم.
هوش هیجانی چیست؟
هوش هیجانی یکی از انواع ضرایب هوشی است و اغلب از آن به عنوان «ضریب عاطفی» یا EQ یاد میشود. هوش هیجانی معمولا به عنوان توانایی فرد برای درک، تنظیم و بیان احساسات تعریف میشود. این نوع خاص از هوش، توانایی فرد در همدلی با دیگران، درک احساسات، کنترل احساسات خود برای جلوگیری از ابراز بیش از حد یا از دست دادن آنها و توانایی فرد برای ابراز حساسیت نسبت به احساسات دیگران را برجسته میکند. همچنین افرادی که EQ بالایی دارند به احتمال زیاد نسبت به افراد دیگر کنجکاوی و علاقه نشان میدهند و ارتباطات سالمتری دارند.
هوش هیجانی به ما این توانایی را میدهد که قبل از هر اقدام یا واکنشی فکر کنیم و قبل از اینکه تحت تاثیر احساسات شدید خود قرار گیریم یا باعث شوند موردی را بیان کرده یا انجام دهیم که سبب پشیمانی ما شود، تامل کنیم. کسانی که هوش هیجانی بالاتری دارند، میزان بیشتری از خودآگاهی را از خود نشان میدهند؛ برای مثال آنها این توانایی را دارند که احساسی را که در حال حاضر دارند، نامگذاری کنند و میدانند که حس زیربنایی ایجادکنندهی آن چیست. یک مثال عالی این است که بدانید احساس عصبانیت میکنید و درک کنید که این خشم در اصل به دلیل یک احساس شرم زیربنایی ایجاد شده است.
کسانی که EQ بالایی دارند، اغلب مهارتهای شنیداری عالی دارند، نسبت به افرادی که EQ پایینی دارند، راحتتر از دیگران انتقاد میکنند و احساسات خود را راحتتر با دیگران به اشتراک میگذارند و در رابطه با نزدیکان خود صمیمیت بیشتری دارند. مهمترین چیزی که باید به یاد داشته باشید این است که افرادی که دارای عملکرد ذهنی و عصبی متفاوت (neurodivergent) هستند، میتوانند در مقیاس EQ، کمی پیچیدهتر باشند.
گاهی اوقات، این افراد (مانند مبتلایان به طیف اوتیسم یا مبتلایان به ADHD) میتوانند با مشکلاتی در زمینهی هوش هیجانی خود دست و پنجه نرم کنند یا برعکس، EQ بالایی داشته باشند و در عین حال هنوز نشانههای هوش هیجانی پایین را نشان دهند. البته، این افراد هم میتوانند مانند هر فرد دیگری EQ پایین داشته باشند. نکته این است که EQ میتواند یک طیف باشد.
نشانههای داشتن هوش هیجانی پایین
چندین نشانهی کلیدی برای هوش هیجانی پایین وجود دارد و هر کسی ممکن است آنها را تجربه کند. ممکن است این علائم هوش هیجانی پایین را در خود یا یکی از عزیزانتان مشاهده کنید.
گاهی اوقات، EQ ما به طور طبیعی پایین است و این مساله هیچ اشکالی ندارد. EQ شما تا حدی ژنتیکی است و آزمایش ژنتیک شخیصتشناسی حنیفا میتواند به شما اطلاع دهد که آیا از نظر ژنتیکی احتمال بیشتری برای داشتن EQ بالا یا پایین و همچنین IQ بالا یا پایین و هزاران اطلاعات جالب دیگر دارید یا خیر.
به جای اینکه EQ پایین را در منظری منفی ببینیم، در عوض باید به نشانههای هوش هیجانی پایین که در خود یا دیگران میشناسیم نگاه کنیم و یاد بگیریم که آنها را بهبود بخشیم. در زیر برخی از علائم هوش هیجانی پایین وجود دارد که باید به آنها توجه کنیم:
طغیانهای عاطفی کنترل نشده
یکی از مهمترین نشانههای هوش هیجانی پایین، ناتوانی در تنظیم احساسات است. به دلیل دست و پنجه نرم کردن برای درک و کنترل احساسات خود، کسانی که هوش هیجانی پایینی دارند، بیشتر مستعد حمله به دیگران و طغیانهای احساسی قدرتمند هستند. در بیشتر مواقع، آنها میتوانند فوقالعاده دراماتیک به نظر برسند، اما این مساله به این دلیل است که همه چیز با مهارتهای تنظیم احساسات ضعیف به دلیل EQ پایینتر همراه شده است.
افزایش یا برانگیختن احساسات گاهی اوقات طبیعی است، اما کسانی که EQ بالایی دارند به جای طغیان عاطفی، یک گام به عقب برمیگردند، احساسات خود را درک میکنند و کنترل خود را در دست میگیرند. این یک مهارت کلیدی در زندگی است که همهی ما میتوانیم آن را یاد بگیریم.
عدم حساسیت و عدم همدلی
یکی از نشانههای داشتن هوش هیجانی پایین، بیاحساس بودن و نشان ندادن همدلی است. اینجاست که فرد در تلاش است تا موقعیتی را از منظر احساسی دیگری ببیند. آنها اغلب واقعا در مورد اینکه چرا شخصی از آنها ناراحت است گیج میشوند و همیشه نمیتوانند آنچه که گفتهاند یا انجام دادهاند که باعث ناراحتی عاطفی شده است را تشخیص دهند.
این افراد اغلب برای درک احساسات دیگران و روش صحیح پاسخ دادن در موقعیتهای متعدد، کشمکش دارند. به عنوان مثال، جوک گفتن در زمانهای نامناسب و نشان دادن احساسات بیش از حد در جایگاهی که لزومی برای آن وجود ندارد از جمله ویژگیهای این افراد است. عدم حساسیت و فقدان همدلی لزوما عمدی نیست و اغلب میتواند نتیجهی واگرایی عصبی باشد.
سطوح پایینتر از خودآگاهی
این مورد را میتوان به عنوان داشتن یک شخصیت بسیار صاحب نظر و نیاز فرد به همیشه درست بودن طبقهبندی کرد. فردی که خودآگاهی پایینی دارد، تمایل زیادی به بحث و جدل دارد و به طور مداوم با دوستان، خانواده، همکاران یا حتی غریبهها درگیر میشود. حتی زمانی که شواهدی مبنی بر اشتباه بودن حرف این فرد ارائه شود، او در برابر واقعیتها استدلال ارائه کرده و تنها زمانی که برنده شود، عقبنشینی میکند. مهم است که هم به احساسات و دیدگاه دیگران احترام بگذارید و هم آن را درک کنید، حتی اگر مخالف هستید و این بخشی از هوش هیجانی و بلوغ عاطفی است.
مهارتهای مقابلهای ضعیف
اجتناب از احساسات فقط به معنای مهارتهای مقابلهای ضعیف نیست بلکه میتواند یکی از نشانههای هوش هیجانی پایین باشد. برای کسانی که EQ پایینی دارند، توانایی درک و پردازش احساسات دیگران، حتی احساسات خودشان، یک کار چالش برانگیز است. این مساله اغلب باعث میشود که آنها از احساسات و موقعیتهای خود که به شدت تحت تاثیر احساسات هستند، اجتناب کنند.
به طور کلی، آنها از این موقعیتها دور میشوند تا خطر مواجهه با احساسات شدید را نداشته باشند و اغلب راههایی برای پنهان کردن احساسات خود پیدا میکنند. کسانی که EQ بالایی دارند، معمولا برای فکر کردن به احساسات خود وقت میگذارند.
زمانی که احساس خطر و بروز صدمه وجود داشته باشد، آنهایی که EQ بالایی دارند بیشتر خود را در معرض آسیب قرار میدهند و به خود اجازه میدهند که مسیر را از طریق این آسیب احساس کنند؛ در عوض فردی که EQ پایینی دارد به دنبال چیزی میگردد که باعث حواسپرتی شود. افرادی که EQ بالایی دارند بیشتر از حواسپرتیهای ناسالم اجتناب میکنند.
مبارزه برای مسئولیتپذیری
یکی از بارزترین نشانههای هوش هیجانی پایین، عدم مسئولیتپذیری یا تمایل به سرزنش است. این امر به معنی امتناع کردن از پذیرفتن مسئولیت اعمال است و کسی که EQ پایینی دارد راهی برای سرزنش دیگران به خاطر مشکلات یا اشتباهات خود پیدا میکند. آنها ممکن است از بهانههایی استفاده کنند که نشان میدهد هیچ انتخاب دیگری نداشتهاند یا حتی این که عمل صورت گرفته، تقصیر فرد دیگری است.
تمایل به خودمحوری
تصور اینکه کل دنیا حول محور یک فرد میچرخد، میتواند یکی از نشانههای هوش هیجانی پایین باشد. در بیشتر مواقع، آنها راهی پیدا میکنند تا مکالمه را بر خودشان متمرکز کنند، هر توجهی که از دست رفته را بازیابی کنند و اطمینان حاصل کنند که بخش مرکزی داستان باقی میمانند. آنها فکر میکنند که هرچه شما میگویید معمولا به آنها مربوط میشود و کسانی که EQ پایینی دارند اغلب سعی میکنند توجه اطرافیان را بر خودشان متمرکز کنند.
مشکل در مهارتهای اجتماعی
دوستیابی و حفظ دوستی برای کسانی که EQ پایینی دارند میتواند مشکل باشد. این مساله اغلب به دلیل انتظارات عاطفی ناشی از روابط اجتماعی بوده و کسانی که فاقد هوش هیجانی هستند اغلب سرد و بیاحساس تلقی میشوند. البته غالبا حقیقت اینطور نیست و برای درک اینکه این افراد واقعا به دیگران اهمیت میدهند کمی دلسوزی و درک لازم است.
مشکل در نامگذاری یا تصدیق احساسات
نشانهی کلیدی هوش هیجانی بالا زمانی است که بتوانید هیجانی را که تجربه میکنید نام ببرید و قبل از هر اقدامی آن را تصدیق کنید. این بدان معنی است که شما مکث کرده و با خود فکر میکنید، من احساس ترس یا احساس طرد شدن یا احساس شرمندگی میکنم. نامگذاری و شناخت احساسات بسیار ابتدایی به نظر میرسد، اما برای هوش هیجانی و بلوغ عاطفی بسیار مهم است. اگر فردی که با او قرار میگذارید یا با او زندگی میکنید نمیتواند احساسات خود را توضیح دهد یا نامی از احساسات خود ببرد، این یکی از نشانههای هوش هیجانی پایین است.
نکاتی برای تقویت هوش هیجانی
سطح هوش هیجانی افراد مشخص نیست و اگر در حال حاضر EQ پایینی دارید، به این معنی نیست که تا ابد در همین حد میمانید. اگر میخواهید یاد بگیرید که همدلی و درک بیشتری داشته باشید، راههایی وجود دارد که میتوانید به کمک آنها هوش هیجانی خود را بهبود بخشید. اینها برخی از بهترین کارهایی هستند که میتوانید برای تقویت EQ خود انجام دهید:
- یاد بگیرید که به دیگران گوش دهید.
- سعی کنید مشکلات را با افراد دیگر حل کنید و یاد بگیرید که دید بازتری داشته باشید.
- زمانی را صرف یادگیری نحوهی قرار دادن خود به جای دیگری کنید.
- انتقاد سازنده را با دیگران به اشتراک بگذارید و دریافت کنید و از آن درس بگیرید.
- عبارات مربوط به احساسات مختلفی را که تمایل دارید تجربه کنید (مانند ترس، شرم، خشم، غم و غیره)، با هدف درک ریشهی مشکل بنویسید.
- در مورد احساسات خود و چگونگی تاثیر آنها بر اعمال خود فکر کنید.
داشتن هوش هیجانی پایین همیشه چیز بدی نیست و در واقع مطالعاتی انجام شده است که نشان میدهد افراد با هوش هیجانی بالا خلاقیت کمتری دارند. واقعیت این است که لازم است یک حد متوسط را پیدا کنید تا بتوانید ارتباطات سالمی ایجاد کنید. وقتی صحبت از روابط با دیگران و خودتان میشود، اهمیت هوش هیجانی برجسته میگردد.
سخن پایانی
هوش عاطفی در زندگی بسیار مهم است و بدون آن، ما برای حفظ روابط سالم یا داشتن چشمانداز کامل از تعامل و احساسات انسانی مشکلاتی خواهیم داشت. به دست آوردن ظرفیت برای گسترش و بهبود هوش هیجانی و یادگیری نحوهی دیدن سناریوهای مختلف از دیدگاه دیگران، چیزی است که به ما به عنوان انسان و همچنین به عنوان یک عضو جامعه، امکان پیشرفت میدهد.
اگر میخواهید دربارهی EQ و سایر ویژگیهای شخصیتی خود اطلاعات بیشتری کسب کنید، آزمایش ژنتیک شخیصیتشناسی حنیفا را در نظر داشته باشید. نتایج جامع این آزمایش میتواند به شما چیزهای زیادی در مورد شخصیت خودتان بگوید.
احتمال ژنتیکی شما برای داشتن EQ ،IQ و AQ بالا همگی در نتایج آزمایش DNA شما مورد بحث قرار گرفته است. درست است که این ضرایب هوشی بسته به تربیت، تحصیلات، محیط و همچنین افرادی که شما را احاطه کردهاند متفاوت خواهد بود، اما مطالعه در مورد استعدادهای ژنتیکی اطلاعات بسیار جالبی را در اختیار شما قرار خواهد داد.