تا به حال به این فکر کردهاید که شخصیت خود را تغییر دهید و کنجکاو بودهاید که آیا میتوان بر ویژگیهای شخصیتی سمی یا نامطلوب غلبه کرد؟
در پس رفتارهای سمی، ویژگیهای شخصیتی سمی وجود دارد. به گفتهی کارشناسان، ویژگیهای شخصیتی سمی اعمال، احساسات، افکار و رفتارهایی هستند که برای خود و اطرافیانتان مضر باشند. به طور کلی، ویژگیهای شخصیتی که بیش از حد شدید هستند، میتوانند سمی شوند.
«سمی» معمولا به نمرهی بسیار بالا یا بسیار پایین در چند مورد از پنج ویژگی شخصیتی اصلی اشاره دارد. 5 ویژگی بزرگ شخصیت عبارتند از روانرنجوری، برونگرایی، توافقپذیری، گشودگی و وظیفهشناسی. برخی از رایجترین ویژگیهای شخصیتی سمی در افرادی دیده میشود که به شدت روانرنجور هستند یا سطوح بسیار پایینی از توافقپذیری دارند.
برخی از افراد، ویژگیهای سمی را از الگوهای نه چندان عالی زندگی خود میآموزند. وقتی ویژگیهای شخصیتی سمی دارید، بخشهای مختلفی از زندگیتان، مانند روابط، کار و حتی سلامتیتان، تحت تاثیر قرار میگیرد. اگر افرادی که به آنها اعتماد دارید به طور مکرر به شما میگویند که سمی هستید، میتوانید مطمئن شوید که چنین ویژگیهایی در شما وجود دارد. کمی خوداندیشی نیز ممکن است شما را به همین نتیجه برساند. تحقیقات نشان داده است که تغییر رفتارهای سمی تنها در عرض چند هفته امکانپذیر است. بنابراین، با کمی کار درونی، خودآگاهی بیشتر و تعهد، میتوانید شخصیت خود را در مسیر درست تغییر دهید و زندگی رضایتبخش و روابط سالمتری داشته باشید.
غلبه بر روانرنجوری
روانرنجورخویی یکی از 5 ویژگی شخصیتی اصلی است؛ در صورتی که به واسطهی این خصوصیت در موقعیتهای ناامیدکننده و تهدیدکننده، احساسات منفی و موج شدید واکنشهای عاطفی را تجربه کنید، بدین معناست که این ویژگی سمی شده است. وقتی به شدت عصبی هستید، احساسات مکرر و شدیدی مانند احساس گناه بیش از حد، نگرانی یا عصبانیت را تجربه میکنید. علاوه بر این، روانرنجوری میتواند باعث شود که حتی در موقعیتهایی که مربوط به شما نیست، بخواهید در مرکز توجه قرار گیرید. همچنین، اگر عصبی باشید، بیشتر حس اضطراب و ناامنی خواهید کرد.
افرادی که روانرنجور هستند اغلب از ناامنیهای حلنشده دوران کودکی رنج میبرند. آنها ویژگیهای رفتاری خودخواهانه، کمالگرا و متعارض را در خود پرورش میدهند. این رفتارها باعث میشود که این اشخاص، به افراد کنترلگر تبدیل شوند. از آنجایی که همهی افراد منحصر به فرد هستند، شخصیتهای روانرنجور برای افراد مختلف، متفاوت به نظر میرسند. به عنوان مثال، در حالی که ممکن است یک نفر بیش از حد از خود انتقاد کند، شخص دیگری میتواند به دلیل ترس از تنها ماندن، در یک رابطه سمی باقی بماند. در عین حال، شاید فرد دیگری فقط به این دلیل که کسی آهسته رانندگی میکند، با عصبانیت فریاد بزند. با روانرنجورخویی، ممکن است عزت نفس پایین، افکار وسواسی، عملکرد ضعیف کاری، مشکل در روابط و نارضایتی کلی از زندگی را تجربه کنید.
روانرنجوری بیش از حد، خطر ابتلا به موارد زیر را افزایش میدهد:
- اختلالات اضطرابی
- اختلال استرس پس از سانحه
- افسردگی
- اختلالات اشتها
- روانگسیختگی
- اعتیاد به مواد مخدر یا الکل
علاوه بر این، روانرنجوری بیش از حد احتمال ابتلا به آسم، سندرم رودهی تحریکپذیر و بیماریهای قلبی-عروقی را افزایش میدهد. روانرنجوری میتواند بسیار ناتوانکننده باشد اما خوشبختانه، هوشیار بودن به شما کمک میکند کمتر عصبی شوید.
افراد روانرنجور چگونه میتوانند شخصیت خود را تغییر دهند؟
افراد بسیار روانرنجور باید مراقب احساسات خود، چه منفی و چه مثبت، باشند. سعی کنید چیزهایی که باعث استرس شما میشوند را مشخص کنید و برای رهایی از اضطراب خود اقدامات لازم را انجام دهید. حتی اگر کنترلی بر آنچه که برای شما اتفاق میافتد نداشته باشید، میتوانید درک خود را از آن تغییر دهید.
به یاد داشته باشید، این نحوهی ادراک شماست که واقعیت را رقم میزند. برای مثال، ممکن است پروژهای با مهلت محدود داشته باشید. اگر با پیشزمینهای منفی به موعد تحویل این پروژه فکر کنید و اجازه دهید کل روز شما را خدشهدار کند، دقیقا همین اتفاق خواهد افتاد. اینگونه، قبلا در ذهن خود یک تصور منفی شکل دادهاید که به واقعیت تبدیل میشود و شما را در حالت بدی نگه میدارد. به یاد داشته باشید که قانون جذب بیان میکند که کسانی که نتیجهی مثبتی را تصور یا پیشبینی میکنند، احتمالا آن نتیجهی مثبت را تجربه خواهند کرد. به عبارت دیگر، همانطور که ادراک شما قادر است یک واقعیت منفی را رقم بزند، همچنین میتوانید از همان قدرت ادراک برای شکل دادن به یک واقعیت مثبت نیز استفاده کنید.
اگر به مثال موعد تحویل کار برگردیم، واقعیت این است که شما یک ضربالاجل دارید که باید به آن برسید و هیچ چیز نمیتواند آن را به طور جادویی ناپدید کند. بهجای اینکه کل روز را با ناراحتی سپری کنید، ادراکتان را به سمت مثبتاندیشی سوق دهید. یک نفس عمیق بکشید و خود را در حالی تصور کنید که روز بسیار پرباری را میگذرانید. خودتان را در حال لذت بردن از یک فنجان قهوه یا چای سبز در حالی که در محیطی آرام کار میکنید، تصور کنید.
حتی اگر گرفتار کار هستید، جنبهی مثبت آن این است که احتمالا این اولین باری نیست که بر روی یک پروژه کار میکنید؛ بنابراین، اگر قبلا پروژههایتان را سر موعد تحویل دادهاید، میدانید که اگر به زمانبندی آن پایبند باشید، مانند یک قهرمان به ضربالاجل کارتان خواهید رسید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که با نگرشی مثبت، روحیهی خود را تقویت کنید.
توافقپذیری
خیلی موافق بودن و یا برعکس آن، خیلی مخالف بودن ویژگی خوبی نیست. تصور کنید که دوستتان پس از مدتی طولانی، شما را به یک قرار ناهار دعوت میکند. تقریبا یک ساعت میگذرد و منتظر میمانید تا او به آنجا برسد. در حالیکه کم کم عصبی میشوید، دوستتان پیام میدهد: «ببخشید، من تقریبا رسیدهام.» اگر چه حال و هوای شما بد است و روزتان را که از قبل برنامهریزی کرده بودید از دست دادهاید، پاسخ میدهید: «خیلی خوب است! راحت باش». در ادامه، متن خود را با یک شکلک پایان میدهید. این اولین بار نیست که چنین اتفاقی میافتد. در واقع این اتفاق، مثالی از توافقپذیری بیش از حد است.
به یاد داشته باشید که ویژگیهای شخصیتی نامطلوب، اغلب حالت بسیار شدید و یا میزان بسیار کم یکی از 5 ویژگی شخصیتی اصلی است. «توافقپذیری» یکی دیگر از این 5 ویژگی است. برخی از نشانههای آشکار یک فرد بسیار موافق عبارتند از:
- با همه چیز کنار میآید
- به اطرافیانشان اجازه میدهند که دورشان بزنند
- برای جلوگیری از درگیری احتمالی، کوتاه میآیند
- آنچه که میخواهند را بیان نمیکنند زیرا به احتمال زیاد نمیدانند چه میخواهند
متاسفانه، خیلی خوب بودن به منظور جلوگیری از درگیری با دیگران، میتواند نتیجهی معکوس داشته باشد. اگر بخواهید برای جلوگیری از درگیری دست به هر کاری بزنید، برخی از افراد از شما سوءاستفاده خواهند کرد. علاوه بر این، در چنین شرایطی ممکن است به راحتی فریب بخورید.
چگونه توافقپذیری خود را تغییر دهید؟
با کمک این استراتژیهای آزمودهشده و واقعی در مورد چگونگی تغییر شخصیت توافقپذیر، میتوانید بدون اینکه بیش از حد زورگو به نظر بیایید عقب نشینی کنید:
ممکن است قبول این مساله برایتان مشکل باشد اما اشکالی ندارد که گهگاهی از دست دیگران عصبانی شوید. یعنی کمتر موافق باشید. این اتفاق ممکن است یک شبه رخ ندهد، اما در نهایت آن را به دست خواهید آورد. به عنوان مثال، اگر دوست شما برای قرار ناهار دیر آمده است، به او بگویید چه احساسی دارید. بگویید: «وقتی دیر میکنید، من عصبی میشوم و سایر فعالیتهای مهمی که برنامهریزی کرده بودم را از دست میدهم، که منصفانه نیست. میتوانی دفعهی بعد زودتر بیایی؟». علاوه بر این، مرزهای مشخصی تعیین کنید. به دوستتان بگویید چقدر منتظر او میمانید؛ «در آینده، اگر دیر کردید، بیش از 20 دقیقه صبر نخواهم کرد». اگر دوباره دیر کرد، این قانون را زیر پا نگذارید. در عوض، کار دیگری انجام دهید. در غیر این صورت، بقیهی روز شما ممکن است همینطور خراب شود.
از سوی دیگر، اگر دوست دارید با کسی مخالفت کنید یا تمایل به مبارزه دارید و نمرهی «توافقپذیری» شما بسیار پایین است، این نیز یک ویژگی شخصیتی سمی محسوب میشود. شما میتوانید با نشان دادن علاقهی صمیمانه به آنچه که دیگران میگویند، موافقتر به نظر برسید. سعی کنید گشوده و صبور باشید. وقتی احساس میکنید که میخواهید با کسی بحث کنید نفس عمیق بکشید. قبل از پاسخ دادن به هر چیزی، تا پنج بشمارید و به جای بحث و جدل در مورد نظر دوستتان، از او سوال بپرسید. به عنوان مثال، برای درک بهتر اینکه چرا یک نفر اینطور فکر میکند، میتوانید سوالاتی مانند: «چطور اینقدر در مورد این موضوع اطلاع دارید؟» یا «آیا تا به حال دیدگاه متفاوتی در مورد آن داشتید؟» را بپرسید. به جای اینکه هر بار وارد بحث و جدل بشوید، از پرسیدن پرسشهای واقعی لذت ببرید.
سوال پرسیدن به جای قضاوت کردن یکی از آن عادتهایی است که به شما کمک میکند تا فردی سازگارتر شوید. این امر به این دلیل است که پرسیدن سوال در زمانی که احساس قضاوت میکنید میتواند شما را از بیان یکی از اظهارات کلاسیک «من مخالفم» باز دارد. تنظیم سطح رضایت، چیزی است که ابتدا نیاز به افزایش خودآگاهی دارد. هنگامی که صحبت از چگونگی تغییر شخصیت به میان میآید، باید در لحظه زندگی کنید و از تمایلات خود آگاه باشید. شما باید به طور فعال «تمرین» کنید که بیشتر (یا کمتر) موافقت داشته باشید.
وظیفهشناسی
آیا متوجه شدهاید که بیش از حد وظیفهشناس هستید؟ وظیفهشناسی یک ویژگی شخصیتی بسیار مهم است، اما نمرهی خیلی بالا یا خیلی پایین در آن میتواند مشکلاتی ایجاد کند. وظیفهشناسی یعنی قابل اعتماد بودن، رعایت قوانین، اعمال نظم و انضباط شخصی و سختکوش بودن. افراد بسیار وظیفهشناس میتوانند کمالگرا نیز باشند، درست مانند افرادی که روانرنجورخویی بالا دارند. به همان اندازه که وظیفهشناسی عالی است، همانقدر هم میتواند جنبههای منفی داشته باشد.
کمالگرایی ناسالم منجر به اضطراب، افسردگی و اختلالات خوردن میشود. علاوه بر این، کمالگرایی میتواند بر کار، روابط شخصی و کیفیت کلی زندگی شما تاثیر بگذارد. وقتی به شدت وظیفهشناس هستید، ممکن است تا حدی جدی شوید که دائما کار را مقدم بر دیگر جنبههای زندگی خود بدانید. بیتوجهی به استراحت و تفریح میتواند به سرعت منجر به فرسودگی شغلی شود. زمانی که فرسودگی شغلی کنترل نشود، به تمام بخشهای زندگی شما سرایت خواهد کرد. به غیر از احساس خستگی و فرسودگی در بیشتر مواقع، ممکن است موارد زیر را نیز تجربه کنید:
- درد عضلانی
- سردردهای مکرر
- کنارهگیری
- احساس شکست
- از دست دادن انگیزه
- استفاده از الکل، مواد مخدر یا غذا برای مقابله با احساسات منفی
چگونه وظیفهشناسی را تغییر دهیم؟
اگر احساس میکنید سلامتیتان در خطر است یا در آستانهی فرسودگی شغلی هستید، به سراغ رواندرمانی بروید.
برخی از اشکال درمان میتوانند افکار و رفتارهای منفی را برطرف کرده و در نهایت، وظیفهشناسی بیش از حد را کنترل کنند. برای افرادی که خیلی وظیفهشناس نیستند، وظیفهشناستر شدن با بهبود تمرکز، تقویت میشود.
مشخص کنید چه چیزی برای شما مهمتر است. وظیفهشناسی دربارهی کارهایی که انجام میدهید، سخت است، بنابراین، برای شروع، تنها یک هدف را انتخاب کنید. این کار میتواند یک هدف خاص باشد که در راستای وظیفهشناستر شدن، میخواهید به آن برسید. از آنجا به بعد به این فکر کنید که کدام رفتارها شما را به هدفتان نزدیکتر میکنند. به عنوان مثال، روز خود را زودتر شروع کنید و از شر عواملی مانند گذراندن زمان زیاد با تلفن خود خلاص شوید. در مرحله بعد، آنها را به اقدامات مکرر و عادتگونه تبدیل کنید تا در کوتاهترین زمان به هدف خود برسید.
در مورد دروغگویی بیمارگونه چه اقدامی میتوان انجام داد؟
دروغ گفتن بیمارگونه یکیدیگر از ویژگیهای سمی است. دروغ عبارت است از تحریف عمدی حقیقت، از جمله جعل کامل و تغییر یا کنار گذاشتن جزئیات حیاتی یک داستان.
برای بسیاری از افرادی که مرتبا دروغ میگویند، این کار آسانتر از گفتن حقیقت است. دروغ گفتن میتواند بلیطی برای رهایی از مشکل یا اجتناب از انتقادی باشد که ممکن است باعث احساس گناه و شرمندگی شود. با این حال، اثرات دروغ بسیار گسترده است. دروغ نه تنها گمراهکننده است بلکه مخرب نیز میباشد. تحقیقات منتشر شده در Psychiatric Quarterly نشان داد، کسانی که به طور روزانه دروغ میگویند در معرض خطر بیشتری برای داشتن مشکلات در خانواده، روابط و زندگی اجتماعی خود هستند. این تحقیق همچنین عنوان کرد که دروغگویان معمولی نسبت به همسالان خود عزت نفس و رضایت از زندگی کمتری داشتند.
اگر یک دروغگوی بیمارگونه هستید، چگونه میتوانید شخصیتتان را تغییر دهید؟
اگر نمیتوانید جلوی دروغگویی خود را بگیرید، از کارهای کوچک شروع کنید. هر بار یک هدف تعیین کنید و قبل از تغییر آن هدف سعی کنید به آن برسید. موقعیتی را تصور کنید که در آن نمیتوانید دروغی کوچک یا بزرگ بگویید و سپس روی تغییر آن رفتار تمرکز کنید. به عنوان مثال، در فضای مجازی، سن واقعیتان را به افراد بگویید. گفتن حقیقت ممکن است از همان ابتدا آسان نباشد. اما در نهایت به راحتی آن را حل خواهید کرد و متوجه خواهید شد که مشکل بزرگی نیست. به هر حال سن چیزی جز یک عدد نیست.
هنگامی که اولین چالش «صداقت» خود را انجام دادید، به راه خود ادامه دهید. سپس متوجه خواهید شد که گفتن حقیقت مجانی است. به علاوه، زمانی که عادت به گفتن حقیقت پیدا کنید، روابط و زندگی کلی شما بهبود خواهد یافت.
غلبه بر حسادت
در زندگی، همیشه کسی وجود خواهد داشت که از شما خوشنظرتر، موفقتر یا با استعدادتر باشد. آن شخص میتواند دوست، همسایه، همکار یا حتی یکی از اعضای خانواده شما باشد. مقایسهی خود با افراد دیگری که به نظرتان بهتر هستند، میتواند شما را حسود کند. متاسفانه، مقایسه کردن سریعترین راه برای تحریک حسادت شماست. حسادت انرژیتان را میگیرد و شادی را در زندگیتان کمرنگ میکند. در واقع، یک مطالعه نشان میدهد که حسادت با کاهش قابل توجه شادی مرتبط است.
بدون شک حسادت برای هیچ کسی ویژگی خوبی نیست. اما در عین حال احساسی نیست که بتوانید به سادگی آن را خاموش کنید. برای متوقف کردن آن باید اقدامات پیشگیرانهای را در مسیر خود انجام دهید. برای شروع، مهم نیست که چقدر وسوسه شدهاید، خود را با دیگران مقایسه نکنید.
اگر حسادت در زندگی شما مشکل ایجاد کرده است چگونه آن را تغییر دهید؟
زمانی که دائما خود را با دیگران مقایسه میکنید، حس حسادت قویتر میشود؛ بنابراین، یک رویکرد متفاوت را امتحان کنید. برای شروع، خودتان را فقط با خود قبلیتان مقایسه کنید نه افراد دیگر. این کار میتواند نشان دهد که چقدر پیشرفت کردهاید و به شما انگیزه میدهد تا بیوقفه اهداف خود را دنبال کنید. به خاطر داشته باشید که هر فردی با سرعت مناسب خودش حرکت میکند. ثانیا، تا حد امکان زمان کمتری را در شبکههای اجتماعی صرف کنید و محتوایی که مشاهده میکنید را با دقت فیلتر کنید. بسیاری از چیزها در رسانههای اجتماعی میتوانند باعث ایجاد حس حسادت شوند.
به عنوان مثال، دوستی که چندین بار در سال به تعطیلات میرود، همکلاسی با بدنی کاملا بینقص، یا پسرعمویی که با ماشینهای لوکس پست میگذارد، مثالهایی از چیزهاییست که باید آنها را فیلتر کنید. اگر نمیتوانید با آنچه در رسانههای اجتماعی میبینید کنار بیایید، برای مدتی از آن اجتناب کنید. سمزدایی از رسانههای اجتماعی یا محدود کردن قرار گرفتن در معرض محتوای محرک میتواند از افزایش حسادت شما جلوگیری کند.
آیا شخصیت ژنتیکی است؟
برخی از ویژگیهای شخصیتی تا حدی ژنتیکی هستند، به این معنی که DNA شما ممکن است بر وظیفهشناسی، توافقپذیری یا حتی عصبی بودنتان تاثیر بگذارد.
یک آزمایش DNA ساده مانند آزمایش ژنتیک شخصیتشناسی حنیفا قادر است به شما کمک کند تا بینش جامعی دربارهی شخصیت خود به دست آورید. این گزارش، تنها یکی از 16 گزاریشست که میتوانید از میان محصولات مرکز خدمات تخصصی ژنتیک حنیفا انتخاب کنید.
گاهی اوقات، درک اینکه ویژگیهای شخصیتی سمی از کجا نشات میگیرند، چیزی است که به شما کمک میکند تا بر آنها غلبه کنید.