اهمیت هوش هیجانی در روابط عاطفی

  • منبع: circle Dna
  • سه شنبه 02 اسفند 1401
  • 18 دقیقه مطالعه

هوش هیجانی، کلید افزایش شانس موفقیت در روابط است. بنابراین هر دو طرف رابطه باید فعالانه بر روی هوش هیجانی (EQ) خود کار کنند تا شانس موفقیت رابطه را افزایش دهند.

 

شاید داشتن یک شریک عاطفی با ضریب هوشی بالا عالی به نظر بیاید اما بررسی‌ها نشان می‌دهند که در روابط عاطفی، داشتن هوش هیجانی بالا بسیار مهم­تر است. در سال 2001 یک مطالعه تحقیقاتی با عنوان "هوش هیجانی و روابط بین فردی" به سرپرستی دکتر نیکولا شاته به یافته‌های جالبی دست یافت. این مطالعه نشان داد زوج­‌هایی که طرفینِ آن یکدیگر را از نظر عاطفی باهوش توصیف می­‌کردند، رضایت زناشویی بالاتری داشتند.

 

هوش هیجانی دو جنبه دارد؛ علاوه بر این که فرد نسبت به احساسات خود آگاه است و می‌­تواند آن­‌ها را مدیریت کند، توانایی درک و همدلی با دیگران را نیز دارد. فردی که از نظر عاطفی باهوش است اصطلاحا «هوش عاطفی» بالایی دارد.

 

اگر می­‌خواهید یک رابطه شاد و طولانی مدت داشته باشید، بدون شک پیدا کردن یک شریک با هوش هیجانی بالا به شما در دستیابی به این هدف کمک می­‌کند. هیچ رابطه‌­ای کامل نیست، اما وقتی دو طرف EQ بالایی داشته باشند، بهتر می­‌توانند فراز و نشیب­‌ها را به کمک یکدیگر مدیریت کرده، تضادها را حل کنند و رابطه بهتری برقرار کنند.

 

هوش هیجانی دقیقا چیست؟

 

هوش هیجانی

 

نظریه هوش هیجانی در دهه 1990 توسط دو روانشناس با نام‌های پیتر سالوی و جان دی مایر، ارائه شد. هوش هیجانی توانایی شناسایی و نامگذاری احساسات و توانایی مدیریت و کنترل آن‌هاست. این ویژگی به شما کمک می­‌کند تا احساسات دیگران را نیز درک کنید.

 

برخی از افراد از احساسات خود آگاه نیستند. آن‌­ها ممکن است احساس بی‌­حسی و یا صرفا «خوب» بودن داشته باشند اما نمی‌­توانند با استفاده از واژگان یا برچسب­‌های دقیق­تری آن را توضیح دهند. EQ شامل داشتن واژگان عاطفی برای نامگذاری طیف وسیعی از احساسات نیز می­‌باشد.

 

علاوه بر این داشتن هوش عاطفی به این معناست که بتوانید از احساسات خود به درستی در زندگی روزمره استفاده کنید.

 

استفاده سازنده از احساسات یعنی چه؟ یعنی تبدیل خشم به اشتیاق، ترس به آمادگی و یا غم و اندوه به تفکر. در واقع باید بتوانید بدون آنکه تحت تاثیر احساسات خود قرار بگیرید، آن­‌ها را پذیرفته و به آن‌­ها احترام بگذارید. یکی از جنبه‌­های هوش هیجانی این است که به جای آن که احساسات، قضاوت شما را مختل کنند یا مانع تفکرتان شود، از آن­‌ها برای تقویت مهارت­‌های حل مسئله خود استفاده کنید. افرادی که از نظر عاطفی باهوش هستند به همان اندازه هم عاقلانه رفتار می‌کنند. آن‌­ها از ذهن منطقی و احساسات خود برای تصمیم‌­گیری عاقلانه، که نه صرفا احساسی است و نه صرفا عقلانی، استفاده می­‌کنند.

 

هوش هیجانی در روابط: چگونه بفهمیم که شریک زندگیمان EQ بالایی دارد.

 

مهارت‌­های ارتباطی یکی از اصلی‌ترین شاخص­‌های تشخیص میزان هوش هیجانی شریک زندگی شما است. فردی که شنونده فعالی بوده و به احساسات شما اهمیت می­‌دهد، همدلی می‌­کند، گوش می­‌دهد و درک می­‌کند، احتمالا EQ بالایی دارد. نشانه دیگر این است که این افراد به طور شهودی می‌­توانند احساس کنند که شما چه حسی دارید. در ادامه چند علامت دیگر که نشان دهنده EQ بالا است ذکر خواهد شد:

 

  • چنین فردی در پاسخ به پرسش "چه احساسی داری؟"، احساسات خاصی را نام می‌برد.
  • در هنگام اختلافات بدون اینکه اجازه دهد احساساتش بر او غلبه کند، آرام می‌ماند.
  • محرک­‌های خود را می­‌شناسد و می­‌داند که چگونه هنگام ناراحتی خود را آرام کند.
  • مرزهای مشخصی دارد.
  • مهارت‌­های اجتماعی خوب و روابطی قوی با دوستان و خانواده خود دارد.
  • می­‌تواند رفتارهای اجتماعی دیگران را تفسیر کند.

 

چرا این ویژگی‌ها در روابط مهم هستند؟

 

هوش هیجانی در روابط بسیار حیاتی است. پیدا کردن شریکی با هوش هیجانی بالا همیشه آسان نیست، زیرا این ویژگی به طور طبیعی در همه افراد وجود ندارد. در ادامه به برخی از مزایای داشتن شریک زندگی که هوش عاطفی بالایی دارد اشاره می‌کنیم:

 

1. اغلب از نظر روانی سالم‌­تر و موفق‌­تر هستند

 

سلامت روان

 

اگر شریک زندگی شما EQ بالایی دارد، احتمالا از سلامت روان خوبی برخوردار بوده و از نظر شخصی و حرفه‌­ای موفق‌­ است. کسانی که هوش عاطفی بالایی دارند می­‌توانند احساسات خود را به روش­‌های سالم مدیریت کنند. آن‌ها قادرند احساسات منفی زودگذر را قبل از اینکه از کنترل خارج شوند، درک کنند و وقتی احساسات سختی را تجربه می­‌کنند از خود مراقبت کنند. افرادی که EQ پایینی دارند، برای مقابله، تسکین و یا فرار از شرایط سخت، بیشتر از دیگران به رفتارهای مضر و اعتیاد متکی هستند.

 

کسانی که EQ بالایی دارند برای تسکین خود از مکانیسم­‌های مقابله­‌ای سالم استفاده می­‌کنند. بهتر است به دنبال شریکی باشید که بتواند از خود مراقبت کند و عادات سالمی داشته باشد. این فرد می‌تواند استرس خود را مدیریت کرده و آن را بر خود یا شما تحمیل نکند.

 

افرادی که EQ بالایی دارند در کسب‌وکار نیز موفق‌­تر هستند؛ آن‌­ها می‌­توانند از مهارت‌­های اجتماعی خود برای ایجاد روابط مثبت با همکاران، حل مشکل و ایجاد اعتماد استفاده کنند. این افراد تکانشی نیستند و کنترل بهتری روی افکار و اعمال خود دارند. EQ باعث می‌­شود که آن‌­ها توانایی رهبری بالایی داشته و در کارهای تیمی موفق شوند. وقتی با فردی با EQ بالا ازدواج می­‌کنید می‌­توانید انتظار داشته باشید که او در حرفه خود موفق باشد و این اعتماد به نفس و موفقیت رابطه شما را نیز تقویت کند.

 

2. خودشان را خوب می‌­شناسند و دوست ­دارند

 

بدون هوش هیجانی نمی­‌توانیم خودمان را عمیقا درک کنیم. ممکن است یک فرد از نظر فکری باهوش باشد اما بدون EQ بالا نمی‌­تواند با جنبه‌­های احساسی و تجربیات انسانی ارتباط بگیرد.

 

افرادی که EQ پایینی دارند نمی‌­توانند بفهمند که چرا ناراحت یا تحریک می‌­شوند یا نمی‌دانند چگونه به خود کمک کنند تا احساس بهتری داشته باشند. آن‌ها به جای کنترل کردن خود، بیش از حد واکنش نشان می­‌دهند. این افراد معمولاعزت‌نفس پایینی دارند و از ناتوانی در رسیدن به اهداف یا مدیریت احساسات خود ناامید هستند. برخی از این افراد نمی‌­دانند که چه هدفی در زندگی دارند، چه چیزی برایشان مهم است یا از یک رابطه چه می‌­خواهند.

 

کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند می‌­توانند احساس خود را تشخیص دهند و آنچه را که باعث چنین احساسی شده است را به خوبی تجزیه و تحلیل کنند. آن­‌ها خود را خوب می‌­شناسند و شفقت بیشتری نسبت به خود دارند، احترام بیشتری به خود می­‌گذارند و عزت‌نفس دارند. آن‌­ها با خود صادق هستند و می‌­دانند چه می‌­خواهند. از همین رو می‌­دانند که از رابطه خود نیز چه انتظاری دارند.

 

3. شما را خوب می‌شناسند و دوستتان دارند

 

دوست داشتن

 

اگر شریک شما دارای EQ بالایی باشد، نه تنها خود را بهتر می‌شناسد، بلکه می‌تواند شما را نیز در سطح عمیق‌تری بشناسد. روابط قوی مبتنی بر صداقت و آسیب­‌پذیری هستند. یک شریک عاطفی باهوش می­‌تواند احساسات شما را بفهمد، با موقعیتتان همدردی کند و این تمایل و ظرفیت را دارد که به دنبال درک همه ابعاد شما، چه خوب و چه بد، باشد.

 

افراد دارای هوش هیجانی می­‌توانند نشانه‌­های عاطفی را در دیگران خوانده و سیگنال‌­های ظریف را دریافت کنند و بفهمند چه احساسی دارید. آن­ها می‌توانند هنگام تصمیم­‌گیری، احساسات شما را نیز در نظر بگیرند. البته شما قطعا شریکی را نمی خواهید که از احساسات شما آگاه باشد، اما احساسات خودش را نشناسد، زیرا در این صورت نمی‌­داند چه می­خواهد یا چگونه می‌­تواند خود را کنترل کنند. شما همچنین شریکی را نمی­خواهید که آنقدر غرق در احساسات خود شده باشد که از احساسات شما غافل باشد. فردی با EQ بالا توانایی انجام هر دو را دارد.

 

بسیاری از ما در جواب سوال "چه احساسی داری؟" فقط با جواب‌هایی مانند «خوب»، «هی»، یا «نمی‌دانم» مواجه می‌شویم. با این که چنین پاسخ­‌هایی ممکن است برای یک احوال­‌پرسی ساده کافی باشند اما زمانی که نتوانیم از شریک زندگی خود اطلاعات کافی در مورد آنچه در قلب و ذهن او می­‌گذرد به دست آوریم، توسعه عمیق یک رابطه دشوار خواهد بود. یک شریک باهوش هیجانی بالا، احساسات خود را با وضوح بیشتری شناسایی و نامگذاری می‌کند و به شما امکان می‌­دهد او را درک کنید و بهم نزدیک­‌تر شوید.

 

4. بهتر دعوا می­‌کنید: بحث­‌ها سالم‌­تر و سازنده‌­تر خواهند بود.

 

اگر شریک زندگی شما EQ بالایی داشته باشد، بهتر با یکدیگر دعوا می­‌کنید. بیشتر افراد هر از چند گاهی با شریک زندگی خود بحث می­‌کنند. احتمالا مواقعی پیش آمده که در مورد یک موضوع مهم به شدت اختلاف نظر دارید یا حتی ممکن است گاهی به طور عمدی یا ناخواسته به یکدیگر صدمه بزنید. اگر شریک زندگی شما هوش هیجانی پایینی داشته باشد، نمی‌تواند عمیقا با تجربه شما همدردی کند. او در درک دیدگاه شما مشکل خواهد داشت و ممکن است بیشتر شما را سرزنش کند. معمولا یک فرد فاقد هوش هیجانی، نمی‌­تواند از تقصیر داشتن خود در بحث آگاه باشد؛ چراکه نمی‌تواند احساسات خود را درک کند، نام ببرد و مدیریت کند. به همین دلیل ممکن است در یک دعوا شما را سرزنش کنند و باعث دور شدنتان از یکدیگر شود.

 

از سوی دیگر، در رابطه‌ای که شرکای آن دارای EQ بالایی هستند، مشکلات زودتر شناسایی می‌­شوند. او علائم احساسی شما، که نشان می­‌دهد ناراحت هستید را دریافت می­‌کند و می­‌تواند قبل از بدتر شدن اوضاع مداخله کند. این فرد می­‌تواند و تلاش خواهد کرد که احساس شما را درک کند. او می‌تواند نقش خود را در ایجاد این حس بفهمد و برای حل آن کوشش کند. با هوش هیجانی می­‌توان قبل از پاسخ دادن با واکنشی تکانشی، مکث کرد. ارتباط با شریکی با EQ بالا مستقیم‌­تر، صادقانه­‌تر و محترمانه­‌تر خواهد بود.

 

5. مرزهای سالمی دارند و به مرزهای شما احترام می­‌گذارند

 

مرزبندی

 

مرزها برای هر رابطه‌­ای، به ویژه یک رابطه عاطفی حیاتی هستند. لازم است بتوانیم آنچه را که با آن راحت هستیم و برعکس آن را توضیح دهیم. افرادی که مرزهای ضعیفی دارند، از دست شریک زندگی خود عصبانی می‌­شوند، اما نمی‌­توانند دلیل آن را توضیح دهند. آن‌ها نمی‌دانند برای جلوگیری از تکرار مجدد این اتفاق چه اقدامی انجام دهند. ندانستن مرزهای خود یا ناتوانی در اجرای آن­‌ها منجر به رنجش می‌­شود. این امر می‌­تواند در طول زمان ایجاد شده و در نهایت به یک مبارزه شدید تبدیل شود.

 

هوش عاطفی در ایجاد و حفظ مرزها ضروری است. یک شریک با EQ بالا می‌­تواند آنچه که او را آزار می‌­دهد و یا تحریک می­‌کند را شناسایی کند. این فرد می‌تواند مرزبندی­‌های خود را مشخص کرده و به شیوه‌ای روشن، مهربان و محکم توضیح دهد و اجرا کند؛ همچنین مرزهای شما را بهتر درک کرده و به آن­ها احترام می­‌گذارد.

 

6. می‌­توانید با کمک یکدیگر احساساتتان را تنظیم کنید (تنظیم مشترک)

 

افرادی که از نظر هیجانی باهوش هستند می­‌توانند احساسات خود را بهتر تنظیم کنند و علاوه بر آن به کنترل احساسات شریک زندگی‌شان هم کمک کنند.

 

خودتنظیمی به این معناست که ما به تغییرات مختلف، از جمله احساسات قوی، چگونه واکنش نشان دهیم. به عنوان مثال، وقتی استرس دارید چگونه رفتار می­‌کنید؟ وقتی می ترسید چه واکنشی نشان می­‌دهید؟

 

خودتنظیمی خوب یا سالم این است که بتوانیم خودمان را آرام کرده و سلامت روانمان را تقویت کنیم. کسانی که توانایی خودتنظیمی ندارند تحت سلطه احساسات خود قرار می­‌گیرند، حس می‌­کنند کنترلی روی خود ندارند یا بی­‌نظم هستند و از همین رو ممکن است از روش‌­های ناسالم و مخرب برای مقابله با احساسات خود استفاده کنند.

 

تنظیم مشترک زمانی اتفاق می‌افتد که افراد با کمک همدیگر به تغییرات و احساسات پاسخ دهند. اگر یکی از طرفین بی‌نظم باشد، شریک او می‌تواند همدلی ایجاد کند و از او برای رسیدن به آرامش حمایت کند. در واقع در مواقعی که خودمان قادر به انجام کاری نیستیم، شریکمان به ما کمک می‌کند تا آرام شویم. هوش عاطفی در روابط، تنظیم مشترک را تسهیل می­‌کند.

 

7. می‌­توانید با هم رشد کنید

 

رشد

 

روابط عاطفی باید پویا باشند. شما باید به عنوان یک شخص رشد و تکامل پیدا کنید و نیاز دارید که شریک زندگیتان نیز در درون خودش رشد کند. این یک جزء کلیدی هوش هیجانی در روابط است. هر دو شما باید به رشد و پیشرفت اعتقاد داشته باشید.

 

شریک عاطفی باهوش همیشه به دنبال کشف راه­‌هایی برای ارتقای خود است. او از معایب و ویژگی­‌های خود آگاه بوده و اولویت­‌ها و ارزش‌­هایش را می‌­شناسد. این فرد تشخیص می‌­دهد که می­‌خواهد چه بخش­‌هایی از خود و زندگی خود را تغییر دهد و مهارت لازم برای انجام این تغییرات را دارد.

 

فردی با EQ بالا از رشد و تکامل شما حمایت خواهد کرد. تغییراتی که در تلاش برای ایجاد آن‌­ها هستید، برای او تهدیدآمیز نخواهد بود و قادر است خود را با شما وفق داده و نسبت به تغییر رابطه در راستای تغییرات شما، دیدی باز خواهد داشت.

 

به دنبال نشانه‌­های هوش هیجانی بگردید

 

وقتی به دنبال شریک زندگی می­‌گردید، به نشانه‌­های هوش هیجانی توجه کنید و با یکدیگر بر روی بهبود EQ کار کنید، چرا که هوش هیجانی در روابط اهمیت زیادی دارد. آزمایش ژنتیک شخصیت‌شناسی حنیفا به شما کمک می‌کند بدانید از نظر ژنتیکی فاکتورهای مرتبط با هوش هیجانی تا چه حد در شما وجود دارند. اگر شریکی با هوش هیجانی بالا دارید، از توانایی او در شناخت و به اشتراک گذاشتن احساساتش با شما قدردانی کنید. این رفتار منجر به صمیمانه‌تر شدن رابطه می‌شود و به تبع آن می‌توانید به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کنید، مرزهای مشخصی داشته باشید و در ابعاد فردی و به عنوان یک زوج رشد کنید.

 

 

پست های مرتبط