امروزه به دلیل شناخت بیشتر و کسب اطلاعات کاملتر درباره اوتیسم، معیارهای تشخیصی متخصصان بسیار تغییر کرده است. در این حالت اشکال خفیفتر اوتیسم هم قابل تشخیص هستند. به همین دلیل است که امروزه افراد بیشتری که مبتلا به اوتیسم هستند را در جامعه میبینیم. چراکه در گذشته ابزارهای کافی برای تشخیص این بیماری وجود نداشت.
این افزایش آگاهی و تشخیص بسیار مفید است، زیرا در کمک به کودکان اوتیستیسک، مداخله زودهنگام یک امر کلیدی است و به آنها کمک میکند تا مهارتهای مورد نیاز برای موفقیت را بیاموزند.
مسالهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که هنگام صحبت از افراد اوتیستیک بیشتر به مشکلات و مصائبی که این افراد با آنها درگیر هستند پرداخته شده و به ویژگیها مثبت آنها اشارهای نمیشود و شناخت کمتری از نقاط قوت آنها وجود دارد.
نکات مثبت اوتیسم
به لطف فعالیتهای افراد و سازمانهای آگاهیدهنده در رسانه های اجتماعی، نکات مثبت اوتیسم بیش از پیش برجسته شده است، اما هنوز راه زیادی در پیش است.
در طول تاریخ تعداد زیادی از افراد مبتلا به اوتیسم وجود داشتهاند که کمکهای قابل توجه، خلاقانه و نوآورانهای به جامعه کردهاند. مثلا اعتقاد بر این است که انیشتین و تسلا، اوتیسم داشتند، و همین امسال، ایلان ماسک در برنامه تلویزیونی Saturday Night Live اعلام کرد که در این طیف قرار دارد و به سندرم آسپرگر مبتلا است.
اینها فقط سه نمونه هستند. حالا تصور کنید که بدون تاثیر این ذهنهای درخشان ما اکنون در چه دنیایی زندگی میکردیم؟!
بنابراین، بیایید از کلیشهها فراتر برویم و نگاهی عمیقتر به ماهیت اختلال طیف اوتیسم (ASD)، علائم آن و تواناییهای افرادی که متفاوت فکر میکنند داشته باشیم.
اوتیسم چیست؟
اختلال طیف اوتیسم مجموعهای از اختلالات عصبی-رشدی است که شامل سندرم آسپرگر و اختلال فراگیر رشد و همچنین اوتیسم میشود. دلیل بروز این موارد دقیقا مشخص نیست، اما نظریههایی وجود دارد که ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی را موثر میدانند.
اوتیسم یک طیف دارد، به این معنی که علائم میتوانند از نظر شدت بسیار متفاوت باشند. به عنوان مثال، برخی از افراد اوتیستیک ممکن است به قدری تحت تاثیر سروصدا قرار بگیرند که نتوانند حضور در جمع را تحمل کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است احساس اضطراب یا استرس داشته باشند، اما میتوانند در فواصل زمانی کوتاه جمعیت را تحمل کنند.
برخی از بزرگسالان مبتلا به انواع خفیفتر اوتیسم ممکن است ندانند که به آن مبتلا هستند.
مغز افراد اوتیستیک به طور متفاوتی سازماندهی میشوند. بر اساس مطالعهای که توسط Jan Buitelaar و همکاران انجام شد، مشاهده شد که مغزهای اوتیستیک در نواحی مرتبط با پردازش شنوایی نازکتر و در قشر پیشانی (که مسئول پردازش اجتماعی و شناختی است) ضخیمتر هستند. علاوه بر این، هسته اکومبنس و آمیگدال (به ترتیب مرکز پاداش و پردازش عاطفی) کوچکتر از مغزهای غیراوتیستیک بودند.
در نهایت، نواحی مسئول پردازش بصری در افراد اوتیستیسک بسیار توسعه یافته هستند، بنابراین قسمت کوچکتری از مغز به اموری مانند تصمیمگیری، برنامهریزی یا کنترل تکانه اختصاص مییابد.
نشانههای اوتیسم
علائم اوتیسم معمولا در یکی دو سال اول زندگی کودک ظاهر میشود. والدین ممکن است متوجه شوند که فرزندشان با آنها تماس چشمی برقرار نمیکند یا زمانی که نام او را صدا میزنند پاسخ نمی دهد.
اما عدم استفاده از عبارات و جملات، شاخص اصلی اختلال طیف اوتیسم است. اگر کودکی تا 24 ماهگی نتواند عبارات ساده و دو کلمهای را به کار گیرد بهتر است که به یک متخصص اطفال مراجعه کنید و درباره ارزیابی این وضعیت مشورت کنید.
با این حال، برخی نوزادان در زمان رشد هیچ علائم خاصی را نشان نمیدهند، تا زمانی که بزرگتر شوند و در برقراری ارتباط با کودکان دیگر دچار مشکل شوند.
یک کودک اوتیستیک ممکن است علایق بسیار خاصی داشته باشد، و چنان جذب آنها شود که دلش نخواهد با چیز دیگری درگیر شود. یا حتی ممکن است بیشفعال به نظر برسند و تمرکز برایش سخت باشد. این کودکان ممکن است تنها بودن را به بازی با بچههای دیگر ترجیح دهند، یا ممکن است برای ارتباط برقرار کردن تلاش کنند اما موفق نشوند.
افراد اوتیستیک گاهی اوقات در شناسایی احساسات یا بیان خواستههای خود به مشکل برمیخورند و همین موجب فاصله اجتماعی بین آنها و دیگر افراد جامعه میشود.
با این حال، هیچ دو فرد مبتلا به اوتیسمی وجود ندارد که دقیقا شبیه به هم باشند. برای مطالعه بیشتر، میتوانید به وبسایت مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) مراجعه کنید.
اوتیسم در لباس مبدل
گاهی اوقات، ممکن است اوتیسم تشخیص داده نشده یا اشتباه تشخیص داده شود.
به عنوان مثال، هنگامی که نوزادان اوتیستیک بیش از حد تحریک میشوند، ممکن است بیش از حد گریه کنند و نتوان آنها را آرام کرد. والدین ممکن است تصور کنند که مشکل کولیک یا ناراحتی گوارشی وجود دارد در حالی که در واقعیت، کودک توسط محیط خود بیش از حد تحریک شده است.
همچنین، دلبستگی یا خیره شدن به اشیاء خاص (یک ویژگی رایج در افراد اوتیستیک) میتواند به اشتباه به عنوان نشانه اختلال وسواس فکری (OCD) تعبیر شود. علائم اختلال نقش توجه و بیشفعالی (ADHD) و ASD نیز گاهی اوقات همپوشانی دارند، زیرا افراد اوتیستیک معمولا در توجه به چیزهایی که برایشان جالب نیست، مشکل دارند.
دقیقا به همین دلیل است که برخی از افراد اوتیستیک "با عملکرد بالاتر" (به این معنی که میتوانند به طور موثر ارتباط برقرار کنند و میتوانند بدون کمک زندگی عادی داشته باشند) میتوانند سالها بدون تشخیص صحیح زندگی کنند.
لورن کندزیرسکی، کارشناس غذا و تجارت، یکی از این افراد بود. او به سندرم آسپرگر مبتلا بود و بیماری او در سن 35 سالگی تشخیص داده شد. او می گوید: "من چند معلم داشتم که میدانستند چیزی در من متفاوت است. من خارج از دایره خانواده با کسی صحبت نمیکردم و حتی تماس تلفنی هم نداشتم تا اینکه در مقطع راهنمایی یک معلم تئاتر به من بازیگری را آموزش داد. در این دوره یاد گرفتم که چگونه انطباق/عمل کنم.»
لورن تنها نیست. افزایش آگاهی بزرگسالان بیشتری را مجاب کرده است که خود را ارزیابی کنند و بسیاری از آنها در نهایت پاسخ سوالات خود را دریافت میکنند. همانطور که لورن بیان میکند، «وقتی فهمیدم در طیف اوتیسم هستم، حس خیلی خوبی داشتم. من مرتب سعی میکردم تا با معیارهای اجتماعی فعلی، «آدم بهتری» باشم و تلاش میکردم بفهمم دیگران چگونه زندگی میکنند و آن را انجام دهم. حالا میفهمم که دارم کار شگفتانگیزی انجام میدهم.»
اوتیسم رشد میکند
بدیهی است که افراد اوتیستیک با چالشهای منحصر به فردی روبرو هستند: حساسیتهای حسی، وابستگی بیش از حد، عدم کنترل تکانهها، مشکل در روابط اجتماعی و کنارهگیری از اجتماع میتوانند حفظ روابط شخصی، عملکرد خوب در مدرسه یا حفظ شغل را برای این فرد دشوار کنند.
درست است که تقریبا از هر 3 فرد اوتیستیک 1 نفر دارای ناتوانی ذهنی است، اما درست نیست که بگوییم اوتیسم برابر با ناتوانی ذهنی است. اندازهگیری هوش در افراد اوتیستیک به دلیل روش استاندارد انجام تستهای هوش، دشوار است. چراکه این روشها معمولا نقاط قوت این افراد را بررسی نمیکنند.
دکتر تمپل گراندین گواهی کامل بر این باور است که چرا نباید تواناییهای کسی را دستکم بگیریم. او در سال 1950 و قبل از تشخیص اوتیسم، دچار آسیب مغزی شد. به والدینش توصیه شد که او را در یک موسسه مراقبتی قرار دهند، اما آنها این توصیه را نادیده گرفتند و به جای آن گفتار درمانی و رفتار درمانی را انتخاب کردند. تمپل در نهایت به یک نویسنده، مخترع و استاد موفق تبدیل شد.
او در کتاب خود به نام کتاب تصویری اندیشیدن (Thinking in pictures)، فرآیند تفکر بصری خود را توصیف میکند و تفاوت آن با مغزی که با کلمات فکر میکند را تشریح میکند. موفقیت تمپل عمدتا به دلیل روشی است که برای استفاده از تواناییهای منحصربهفرد خود آموخت. او درکتابهایش تلاش میکند نحوه انجام این کار را به دیگران نیز آموزش دهد.
نحوه پردازش اطلاعات جوهره اوتیسم است و بسیاری از افراد اوتیستیک طرز تفکر خود را "ابر قدرت" خود توصیف میکنند. معمولا فرد مبتلا به اوتیسم حافظه استثنایی، هایپرلکسیا (توانایی کودن در خواندن در سنین پایین) و/یا توانایی فوق العادهای در توجه به الگوها دارد. علاوه بر این، برخی از افراد مبتلا به اوتیسم به راحتی میتوانند راهحلهایی برای مشکلاتی بیابند که افراد معمولی، به دلیل فرآیند مشخص فکری که دارند، از آن عاجزند.
یکی دیگر از ابرقدرتهای افراد اوتیستیک، توانایی تمرکز بیش از حد بر روی موارد مورد علاقه است، تا جایی که میتوانند به طور کامل حواس پرتی را حذف کنند. این ویژگی نه تنها بهرهوری را به سطح کاملا جدیدی میرساند، بلکه به کاهش استرس ناشی از تحریک بیش از حد حسی نیز کمک میکند.
الگوهای فکری و تنوع عصبی
هنگامی که یک مغز اوتیستیک اطلاعاتی را دریافت میکند، به طور خودکار شروع به جستجوی مطالب مورد علاقهاش کرده و از هر چیز دیگری غافل می شود.
الگوهای تفکر اوتیسم را میتوان به طور کلی به سه نوع متمایز تقسیم کرد: تفکر بصری، تفکر منطقی و تفکر الگو.
به عنوان مثال، یک متفکر بصری فعالیت بیشتری در لوب گیجگاهی و پسسری خواهد داشت، به این معنی که مغز منابع بیشتری را به تشخیص بصری اختصاص میدهد. متفکران بصری میتوانند، توانایی استدلال بسیار بالایی داشته باشند که بر اساس نقاط قوت ادراکی آنها ساخته شده است.
متفکران منطقی (یا کلامی) تمایل به فهرستسازی دارند و معمولا در یادگیری زبانها یا به خاطر سپردن مقادیر عظیمی از اطلاعات کلامی مانند تاریخ و جغرافیا برتری دارند.
متفکران الگو در همه چیز به دنبال هندسه هستند و معمولا در موضوعاتی مانند ریاضی یا موسیقی میدرخشند.
هیچ آزمایش خون یا ژنتیکی وجود ندارد که بتواند اوتیسم را تایید یا رد کند و تشخیص عمدتا با مشاهده رفتار فرد انجام می شود.
با این حال، جهش ژنتیکی علت اصلی اوتیسم است. بیش از 100 ژن وجود دارد که با اوتیسم مرتبط هستند. در صورتی که جهش ژنتیکی مرتبط با اوتیسم تشخیص داده شود، انجام آزمایش ممکن است به خانواده ای که مبتلا به اوتیسم هستند، آرامش خاطر بدهد.
به عبارت دیگر، آزمایش DNA میتواند سرنخهایی در مورد ارتباط ژنتیکی احتمالی با اوتیسم به شما بدهد.