سندرم ایمپاستر یا سندرم خودویرانگری، یک پدیدهی روانشناختی است که در آن افراد موفق یا سختکوش به خود شک دارند و احساس میکنند که شایسته موفقیت نیستند. افراد مبتلا به سندرم ایمپاستر ممکن است در لذت بردن از موفقیت خود مشکل داشته باشند، زیرا با خود فکر میکنند که «من یک کلاهبردار هستم» یا برای این موقعیت مناسب نیستم یا لیاقت آن را ندارم.
احساسات منفی مرتبط با سندروم ایمپاستر، اغلب از اعتماد به نفس پایین ناشی میشوند که در آن افراد موفق احساس میکنند که شایستگی موقعیتهای بالایی را که به دست آوردهاند ندارند، یا فکر میکنند برای موقعیت خوبی که به آنها داده شده است، مناسب نیستند. این افراد ممکن است به عنوان یک فرد متخصص در زمینهای خاص فعالیت کنند، اما خودشان در واقع چنین نظری ندارند و بنابراین احساس میکنند که یک کلاهبردار یا یک «متقلب» هستند. اشخاص مبتلا به سندرم ایمپاستر تمایل دارند که مسئولیت موفقیت خود را بر عهده نگیرند. آنها ممکن است به شما بگویند که خوششانس بودهاند، حتی اگر به وضوح ببینید که خلاقیت و هوششان بوده که آنها را به جایی رسانده است. عزت نفس پایین یکی از دلایل اصلی سندرم ایمپاستر است.
یک مطالعه در سال 2011 که در مجلهی بینالمللی علوم رفتاری منتشر شد نشان داد که تقریبا 70 درصد از جمعیت، چه مرد و چه زن، در مقطعی از زندگی خود سندرم ایمپاستر را تجربه کردهاند. وقتی فهرستی طولانی از دستاوردهای چشمگیر دارید اما احساس موفقیت نمیکنید یا موفقیت خود را قبول نمیکنید، احساس سرخوردگی به شما دست خواهد داد. پذیرش موفقیت، بسیار مهم است، زیرا اگر این کار را نکنید، احتمال حفظ یا رشد آنچه که برای خود ساختهاید را کاهش خواهید داد.
اصطلاح «سندرم ایمپاستر» از کجا میآید؟
اصطلاح «سندرم ایمپاستر» توسط دو روانشناس بالینی به نامهای پائولین کلنس و سوزان ایمز، زمانی که متوجه شدند احساس موفقیت درونی افراد با دستآوردهای واقعیشان تفاوت چشمگیری دارد، ابداع شد. این دو روانشناس دریافتند که علیرغم داشتن شواهد بیرونی از موفقیت و دستاوردها، بسیاری از مردم قادر به پذیرش و درونی کردن موفقیتشان نبوده و فکر میکنند که لیاقت موفقیتی که به دست آوردهاند را ندارند.
چه کسانی احتمالا دچار سندرم ایمپاستر میشوند؟
کسانی که در مهربانی با خود مشکل دارند و صدای درونی انتقادگری دارند، به احتمال بیشتری به سندرم ایمپاستر مبتلا میشوند. علاوه بر این، کسانی که از اضطراب، افسردگی، عزت نفس پایین یا احساس بیکفایتی دائمی رنج میبرند، در صورت دستیابی به موفقیت، احتمال بیشتری برای ابتلا به سندرم ایمپاستر خواهند داشت. از دیدگاه کلیتر، اگر کسی ارزش خود را نداند و یا عشق پایینی به خود داشته باشد، ممکن است بهطور پیشفرض، بهجای اینکه خود را به رسمیت بشناسد، شروع به نادیده گرفتن موفقیتهای خود کند.
گاهی اوقات، سندرم ایمپاستر به این دلیل اتفاق میافتد که افراد بهجای اینکه به دنبال موفقیت باشند، بهطور تصادفی موفق شدهاند. این موفقیت ناگهانی، ممکن است آنها را غافلگیر کند و یا باعث شود که باور کنند که به جای به دست آوردن آن، شانس آوردهاند.
نمونهی موفقیتی که به طور غیرمنتظره برای کسی اتفاق میافتد این است که مثلا مقالهی تحقیقی یک نویسنده در فضای مجازی منتشر میشود؛ تهیهکنندهای به طور اتفاقی این مقاله را میبیند و برای اقتباس از این مقاله در یک فیلم به او مراجعه میکند. این موفقیت ممکن است توسط نویسنده موردانتظار نبوده باشد، بنابراین احتمالا آن را به مهارتهای نویسندگی خود نسبت نمیدهد و امتیازش را به شانس و اقبال خواهد داد. هنگامی که مقاله بدین شکل مورد توجه قرار میگیرد، این احتمال وجود دارد که فرد به سندروم ایمپاستر مبتلا شود زیرا این نوع موفقیت، برنامهریزیشده یا پیشبینیشده نبوده است.
البته افراد دیگری هم به سندرم ایمپاستر مبتلا میشوند، زیرا در زمینهای که در آن حرفهای نیستند، به عنوان متخصص شناخته شدهاند.
افکار منفی موجود در ذهن یک فرد مبتلا به سندرم ایمپاستر
آیا فکر میکنید ممکن است به سندرم ایمپاستر مبتلا باشید؟ شواهد این امر در افکاری که نسبت به خودتان دارید، نهفته است. در زیر چند نمونه از انواع افکاری که معمولا با سندرم ایمپاستر مرتبط هستند آورده شده است:
- من این دستاورد را کسب نکردم، بنابراین نمیتوانم تشویق شدن را بپذیرم.
- من یک کارآفرین نابغه نیستم، فقط خوششانس بودم.
- به زودی مردم متوجه میشوند که من یک کلاهبردار هستم.
- من سزاوار عنوان «متخصص» نیستم زیرا من اصلا در این زمینه تخصصی ندارم.
- آنها خبر ندارند که من واقعا چقدر ناتوان هستم.
- من نمیتوانم این نقاب را برای مدت طولانی حفظ کنم.
- من برای این موقعیت مناسب نیستم و دیگران بزودی این را میفهمند.
- مردم به زودی متوجه این واقعیت خواهند شد که من لایق محبوبیتی که به دست آوردهام نیستم.
اینها نمونههای شک به خود و منفیگویی بسیار رایج هستند. با این حال، اغلب، این افکار منفی حقیقت ندارند. افراد مبتلا به سندرم ایمپاستر گاهی اوقات موفقیت خود را با گفتن اینکه این فقط یک "شانس" یا " اتفاق" بوده، نادیده میگیرند.
یا اینکه به خود میگویند که این نشانههای موفقیت را فقط با کمک شخص دیگری به دست آوردهاند و هوش خود را دست کم میگیرند.
اثرات منفی سندرم ایمپاستر بر زندگی
سندرم ایمپاستر میتواند یک مسیر لغزنده باشد، زیرا اگر احساس کنید شایسته موقعیت یا موفقیت خود نیستید، ممکن است آن را خراب کنید. سندرم ایمپاستر مانع لذت بردن یا احساس غرور در زمان موفقیت میشود. در این حالت، خوشحال شدن از دستاوردهایتان بسیار مشکل خواهد بود. بدتر از همه، پدیده روانشناختی سندرم ایمپاستر میتواند باعث شکستهای واقعی شود، زیرا به یک «پیشگویی حتمی» تبدیل میشود. پیشگویی حتمی، زمانی است که باور داشته باشید چیزی منفی اتفاق خواهد افتاد و در نتیجه، خود به خود باعث میشوید آن اتفاق منفی رخ دهد و نتیجهی منفی هم میگیرید. به همین دلیل است که بسیاری از افرادی که معتقدند شکست خواهند خورد، شکست میخورند.
ویژگیهای موفقیت ژنتیکی شما چیست؟
آیا میدانستید که بسیاری از ویژگیها و استعدادهای لازم برای موفقیت ژنتیکی هستند؟ به عنوان مثال استعداد ریاضی، در افراد یک خانواده تکرار میشود و ضریب هوشی شما هم میتواند تا حدی ژنتیکی نیز باشد.
با آزمایش ژنتیک استعدادیابی حنیفا، بیش از 22 شاخص ژنتیکی مرتبط با استعدادهای ذاتیتان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با کمک نتایج این تست متوجه خواهید شد که آیا داشتن AQ بالاتر (گرایش به کارآفرینی) در DNA شما وجود دارد و یا اینکه به طور ژنتیکی خلاقیت زیادی دارید یا نه. شاید موفقیت در DNA شما باشد و اصلا نیازی نباشد که احساس کنید، «کلاهبردار» هستید.