مردان در سراسر جهان با باورهای منفی مرتبط با مشکلات سلامت روان مبارزه میکنند. چرا حذف این باورهای منفی بسیار مهم است و مردان در سراسر جهان چگونه از حذف آن سود میبرند؟ ژوئن ماه آموزش و افزایش آگاهی سلامت مردان است و شبکههای اجتماعی توانستهاند چیزهای زیادی در این خصوص به ما بیاموزند. با این حال، شرم پیرامون سلامت روان مردان موضوعی دائمی و ثابت است.
طبق باورهای عمومی، مردان اغلب در برابر اعتراف به ضعفها یا آسیبپذیریهای خود مقاومت میکنند، به خصوص اگر صحبت از سلامت روانی آنها در میان باشد. متاسفانه آنها رنج خود را تصدیق نکرده و در نتیجه کمک مورد نیاز را دریافت نمیکنند. البته این بدان معنا نیست که هیچ مردی وجود ندارد که در مورد مشکلات سلامت روانی خود گشودگی داشته باشد؛ برخی از مردان در مورد مشکلاتی مانند افسردگی، اضطراب یا PTSD بسیار صریح هستند. با این حال، هیدن ام. لیندزی، به عنوان یک رواندرمانگر و متخصص سلامت روان مردان، میگوید: «تقریبا 70درصد از مصرفکنندگان محصولات و خدمات بهبود فردی، زنان هستند. علاوه بر این، بیشتر خدمات سلامت روان به طور خاص برای زنان و کودکان عرضه میشود».
لیندسی همچنین خاطرنشان میکند: «افسردگی در زنان با نرخی دو برابر مردان تشخیص داده میشود. دلیل این امر این است که زنان بیشتر از مردان به دنبال کمک هستند و بنابراین تعداد زنانی که با این بیماری تشخیص داده میشوند بیشتر است.»
چرا مردان کمتر درباره سلامت روان خود صحبت میکنند و یا به سراغ رواندرمانی نمیروند؟
واقعیت این است که مردان برای درمان سلامت روانی خود با موانع زیادی روبرو هستند. جامعه پیامهای مختلفی را به مردان میفرستد: آسیبپذیری یا نشان دادن ضعف، صفتی مردانه نیست؛ انگی که مشکلات سلامت روان مردان را احاطه میکند، منجر به ترس از قرار گرفتن در موضع شرم یا تمسخر میشود. اینها تنها برخی از موانع بسیاری هستند که مردان با آن روبرو هستند که در این مقاله به آنها خواهیم پرداخت.
باورهای اجتماعی
جوی دومونت، مربی توانایی رهبری در مردان و مجری پادکست Laugh Your Cry Out، توضیح میدهد: «مردان شرطی شدهاند که رواندرمانی را نشانه ضعف بدانند، و به ما آموختهاند که ضعف احساسی صفتی مردانه نیست. باورهای اجتماعی به مردان یاد داده است که اگرچه گریهکردن در مراسم تشییع جنازه کسی اشکالی ندارد، اما ظاهرا گریه کردن به این دلیل که روز سختی را در محل کار سپری میکنید، کاری ناپسند است. مردان سعی میکنند قوی باشند زیرا معتقدند زنان جذب این ویژگی میشوند. با این حال، حقیقت این است که زنان زیادی بیشتر مجذوب مردانی میشوند که از نشان دادن آسیبپذیری خود نمیترسند. مردی که به رواندرمانگر مراجعه کرده است مردی است که به درون خود اهمیت میدهد و این مساله یک ویژگی جذاب به حساب میآید.
ری سادون، متخصص سلامت روان، توضیح میدهد: «متاسفانه، ابراز احساسات، معمولا یک ویژگی مردانه تلقی نمیشود و بنابراین بسیاری از مردان به جای اینکه یاد بگیرند چگونه با آن کنار بیایند، برخی از احساسات خود را سرکوب میکنند. در حالی که ممکن است خشم در میان مردان پذیرفته شود اما غم و اندوه اغلب یک ضعف و عملی شرمآور در نظر گرفته میشود. این امر منجر به پذیرش مردان پرخاشگر و سرافکندگی مردان عاطفی میشود.» مردان هم سن و سال اغلب در صورت شناسایی احساسات خاص، دوستان یا همکاران مرد خود را مسخره میکنند. این کار باورهای منفی درباره سلامت روان مردان را تداوم میبخشد.
باورهای منفی درباره سلامت روان مردانه: آیا در انگزدایی از آن پیشرفت کردهایم؟
در حالی که آسیبپذیربودن و ضعیف بودن مردان از نظر اجتماع بیشتر و بیشتر پذیرفته میشود، اما باورهای منفی پیرامون سلامت روان آنها هنوز هم رایج است. موضوع متداول دیگر، ننگ دانستن احساسات مردان به ویژه احساساتی مانند غم، اندوه، اضطراب و ترس است. البته پیشرفتهایی در این زمینه حاصل شده است اما هدف این است که مردان به دنبال درمان مشکلات خود بروند. ما نباید اجازه دهیم مردها به دلیل روایتهای اجتماعی که معنای مرد بودن را تعریف میکنند، در سکوت مبارزه کنند. تعداد مردانی که به روانشناس مراجعه میکنند و به دنبال درمان هستند هنوز بسیار کم است.
مردان برای سلامت روان خود به یک مدافع نیاز دارند؛ افرادی در زندگیشان که از آنها کمک بگیرند و آنها را تشویق به درمان کنند. همچنین مردان به شواهد اجتماعی بیشتری مبنی بر اینکه زنان به سمت مردان آسیبپذیر جذب میشوند تا مردان قوی، نیاز دارند. در این مورد شاهد پیشرفتهایی بودهایم؛ به عنوان مثال، بسیاری از زنان در برنامههای دوستیابی آشکارا اعلام میکنند که به دنبال مردی هستند که برای مشکلات روحیش به روانشناس مراجعه کرده است. آنها با این کار اعلام میکنند که نه مجذوب «مردانگی سمی» میشوند و نه با باورهای اجتماعی مبنی بر عدم ضعیف نشان دادن توسط مردان موافق هستند.
خطرات باورهای منفی حول سلامت روان
یکی از دلایل خودکشی در مردان این است که به بسیاری از آنها یاد داده شده است که صحبت کردن در مورد مسائل مربوط به سلامت روان نوعی ضعف محسوب میشود و داشتن چنین ضعفی از نظر اجتماعی غیرقابل قبول است. از نظر آماری، مردان بیشتر از زنان دست به خودکشی میزنند. از آنجایی که زنان برای کمک گرفتن برای بیماریهای روانی خود بیشتر از مردان احساس راحتی میکنند، و کمتر احتمال دارد مشکلات خود را درونشان بریزند، منطقی است که کمتر از مردان دست به خودکشی بزنند.
خودکشی یکی از جدیترین نمونههای خطرات باورهای منفی سلامت روان مردان است و به همین دلیل لازم است آن را از بین ببریم.
ابراز احساسات سالم در برابر ابراز احساسات ناسالم
یکی دیگر از خطرات بالقوه باورهای منفی سلامت روان مردان این است که ممکن است به خشم، پرخاشگری یا خشونت متوسل شوند زیرا به آنها آموزش داده شده است که احساسات نرم خود مانند ضعف، آسیبپذیری، غم و افسردگی را نشان ندهند.
به عبارت دیگر، یکی دیگر از خطرات عدم درمان مشکلات روانی مردان این است که خطر آزار کلامی یا بدرفتاری فیزیکی در آنها افزایش مییابد. به دلیل فقدان یک منبع سالم برای حل مشکلات سلامت روان به کمک یک درمانگر، خشونت و پرخاشگری تبدیل به رفتاری بسیار رایج در آنها میشود. آنچه که مردان به آن نیاز دارند راهی سالم برای رهاسازی احساساتشان است.
به عنوان مثال، داستان کایل فلمینگ را در نظر بگیرید. کایل یک موسیقی-درمانگر و مالک مرکز موسیقی درمانی فلمینگ است. کایل فلمینگ توضیح میدهد: «به یاد دارم که به صراحت به من آموختند که مردان احساساتی مانند غم و اندوه ندارند و یا نباید آنها را ابراز کنند، زیرا اینگونه «زنانه»، «نرم» و «ضعیف» تلقی میشوند. اما این احساسات سرکوبشده به صورت خشم، خشونت، قدرت و سلطه ابراز میشوند.» بنابراین مردان اغلب احساساتی مانند ترس، استرس یا افسردگی را به خشم و خصومت تبدیل میکنند. این امر اغلب ریشه بسیاری از موارد خشونت خانگی است. بدون یک مکانیسم مقابلهای سالم مانند درمان، یا کمک گرفتن از یک متخصص آموزش دیده، برخی از مردان حتی به سوءمصرف مواد روی میآورند.
اگر با دانستن این خطرات در مورد مردان اطراف خود نگران شدهاید، وقت آن رسیده است که به فکر راهی برای ایفای نقش در زمینه انگزدایی از مسائل مرتبط با سلامت روان مردان باشید.
برای انگزدایی از سلامت روان مردان چه اقداماتی میتوانیم انجام دهیم؟
برای اینکار راههای زیادی وجود. به عنوان مثال، اگر پدر و مادر هستید، پسران خود را طوری تربیت کنید که آزادانه احساسات خود را ابراز کنند؛ حتی اگر پسری ندارید، میتوانید به صورت آنلاین آگاهی دیگران در مورد سلامت روان مردان را افزایش دهید. در زیر جزئیات بیشتر و نمونههایی از نحوه کمک به رفع باورهای منفی سلامت روان مردان آورده شده است:
پسرانتان را طوری تربیت کنید که بتوانند احساسات خود را بروز دهند
ری سادون، متخصص سلامت روان میگوید: «برای کاهش باورهای منفی درباره مردانی که به دنبال کمک هستند، باید پسرانمان را طوری تربیت کنیم که آزادانه احساسات خود را ابراز کنند. به عنوان مثال، بسیاری از پسران جوان، زمانی که لازم است گریه کنند، از انجام آن شرمزده میشوند. اگر پسران و دختران خود را طوری تربیت کنیم که بتوانند احساسات خود را درک کنند، آنها در آینده برای شرح احساسات و جستوجوی کمک احساس راحتی بیشتری خواهند کرد.»
هر پدری که پسرش را در حال گریه میبیند و به او القا میکند که دارد خودش را لوس میکند و یا به او میگوید: «پسرها گریه نمیکنند!»، به خطر انداختن سلامت روان مردان را تداوم می بخشد.
متاسفانه، بسیاری از والدین امروزی هنوز این باور قدیمی که پسرانشان باید سرسخت شوند، «مرد شوند» یا هیچ ضعفی از خود نشان ندهند را زنده نگه داشتهاند.
اگر بهعنوان والدین یاد بگیرید که احساسات پسرتان را بدون قضاوت، امری عادی تلقی کنید، هنگام ابراز احساسات از او حمایت کنید و او را تشویق کنید تا در مورد آنها صحبت کند، میتوانید در زمینه سلامت روان مردان تغییری ایجاد کنید. همه والدینی که صاحب فرزند پسر هستند باید این کارها را انجام دهند.
حواستان به نحوه حرفزدن با مردان درباره احساساتشان باشد
عبارات رایجی مانند "مرد باش!" یا "خودت رو جمع کن و مثل یه مرد رفتار کن!" اغلب زمانی بیان میشوند که مردی ضعف، ترس، غم و اندوه یا آسیبپذیری نشان میدهد. لازم است که همه ما حواسمان را نسبت به این نوع ادبیات جمع کنیم. مهم است که نه تنها خودمان از گفتن این اصطلاحات خودداری کنیم، بلکه با شنیدن این عبارات از زبان دیگران نیز با آنها مخالفت کنیم.
جملات «مرد باش» یا «مثل یه مرد باهاش برخورد کن» از باورهای اجتماعی نابرابری جنسیتی ناشی میشوند که طبق آن مردان باید در مواجهه با ناملایمات، سرسختی نشان دهند. اما در واقعیت، کاملا قابل قبول است که مردان در زمانهای سخت، ضعف یا احساسات خود را نشان دهند. زمانی که مردی بتواند با شجاعت احساسات خود را بروز دهد یا در مورد مبارزات سلامت روانی خود صحبت کند، نوع متفاوتی از قدرت را از خود نشان میدهد. لازم است که این طزر فکر در مردان بیشتری جا بیافتد.
به مردان یادآوری کنید که کمک لازم داشتن اشکالی ندارد و نیاز نیست همه مشکلاتشان را به تنهایی حل کنند.
به اکثر مردان گفته شده است که خودشان با مشکلاتشان کنار بیایند و همه چیز را به تنهایی حل کنند. باورهای اجتماعی مبتنی بر تبعیضهای جنسیتی، به مردان میگویند که باید «آنقدر مرد» باشند که بتوانند مشکل خودشان را حل کنند. به اشتباه به آنها آموزش داده شده است که باید بتوانند هر چیزی را که به سمت آنها پرتاب میشود تحمل کنند و در عین حال سخت و قوی بمانند.
دیوید گرامر، درمانگر ازدواج و خانواده، توضیح میدهد: «در فرهنگ ما نسبت به اینکه مردان از دیگران کمک بگیرند، جبهه گرفته شده و مردانی که به دنبال کمک هستند اغلب ضعیف و ناتوان دیده میشوند. از آنها انتظار میرود که بتوانند هر چیزی که برایشان اتفاق میافتد را بدون اینکه به هم ریخته یا احساسی شوند، تحمل کنند. به همین دلیل بسیاری از مردان در سکوت رنج میکشند، دیواری برای پنهان کردن احساسات خود بنا میکنند، از روابط نزدیک خودداری کرده و یا به مصرف مواد روی میآورند.
هیدن ام. لیندزی، متخصص و مدافع سلامت روان میگوید: «بیشتر روشهای تربیتی به ما مردان آموخته است که به هر قیمتی از آسیبپذیری اجتناب کنیم تا مبادا ضعیف یا وابسته به نظر برسیم. در مورد هر نوعی از درخواست کمک، شرم وجود دارد (من حتی با مردانی برخورد کردهام که از اینکه شخص دیگری روغن ماشین آنها را عوض کند شرمنده هستند)، اما در مورد کمکجویی برای سلامت روان، نوع خاصی از شرم و باروهای غلط رواج یافته است؛ این کار برخلاف هر چیزی است که درباره مرد بودن، یعنی قوی، مستقل و آسیبناپذیر بودن به ما آموزش داده شده است. دوست دارم بگویم که قدرت، فقدان آسیبپذیری نیست، بلکه شجاعتِ پذیرش و کنار آمدن با آن است. ای کاش دنیا از این نوع مردان قوی بیشتر داشت.»
چالشهای احساسی مردان و مراجعه به رواندرمانگر را عادیسازی کنید
دیوید گرامر توضیح میدهد که بسیار مهم است که همه ما به عادی سازی سلامت روان مردانه، مبارزات مردان و عادیسازی مراجعه به رواندرمانگر ادامه دهیم.
این کار خیلی وقت است که آغاز شده است، با این حال، آنقدر مهم است که باید بیشتر مورد بحث و حمایت قرار گیرد.
خطاب به مردانی که این مطلب را میخوانند: لظفا وقتی یک مرد همکار، دوست یا یکی از اعضای خانواده، سرش را پایین انداخته یا به نظر "خسته" میآید، به او توجه کنید و تشویقش کنید تا در مورد وضعیت روانی فعلی خود صحبت کنند. اگر با اینکه مشخص است که مشکلی وجود دارد، اذعان میکند که حالش خوب است، در صورت امکان او را تحت فشار قرار دهید و تشویقش کنید که مشکل را با شما به اشتراک بگذارد. داستانی از خودتان، در مورد مشکلات سلامت روان خود، خواه افسردگی یا اضطراب یا چیز دیگری را با او به اشتراک بگذارید. از مردان زندگیتان حمایت کنید تا با هم صحبت کنند و وقتی این کار را کردند، با عادی کردن درمان و حمایت از آن، آنها را تشویق کنید تا درمان را دریافت کنند. همانطور که دیوید گرامر میگوید: «فقط اذعان به اینکه یک مرد بدون هیچ قضاوتی در حال مبارزه است کمک بزرگی است. همذات پنداری مردان با مبارزات مرد دیگر نیز مهم است.»
خطاب به زنانی که این مطلب را میخوانند: به مردان زندگیتان نشان دهید که آسیبپذیربودن، ضغف نیست، و پذیرش آسیبپذیربودن به نوع خاصی از قدرت نیاز دارد. او را تشویق کنید که در مورد درگیریهای درونی خود گشوده باشد و آنها را با شما در میان بگذارد. به تعداد زنانی که این ویژگی را جذاب میدانند، اشاره کنید و به آنها نشان دهید که بیشتر زنان از گذراندن وقت با مردانی که از نشان دادن ضعف خودداری میکنند و فقط جنبههای قوی خود را نشان میدهند، لذت نمیبرند. با دادن نام و شماره درمانگر و یا حتی نوبت گرفتن برای او، به مردان زندگیتان کمک کنید تا تحت درمان قرار بگیرند.
مردان را تشویق کنید تا هوش عاطفی و واژگان عاطفی خود را توسعه دهند
اگر مردان بدانند که چگونه مشکلات خود را بیان کنند، شاید بیشتر برای بروز آسیبپذیری و حدف سلامت روانی خود راحت باشند. اگر میخواهید از مردی که در زندگیتان به او اهمیت میدهید دفاع کنید و میخواهید حالش بهتر شود، واژگان عاطفی بیشتری به او بیاموزید. به آنها کمک کنید یاد بگیرند که چگونه درگیریهای درونی خود را بیان کنند. این امر به ویژه در مورد کودکان بسیار مهم است.
هر مردی این توانایی را دارد که هوش هیجانی خود را بیشتر توسعه دهد و یاد بگیرد که چگونه احساسات، محرکها و نقاط درد خود را شناسایی کند. از آنجایی که بسیاری از مردان ترس از احمق یا نادان به نظر رسیدن دارند، اگر ندانند چگونه احساس خود را بیان کنند، اغلب ساکت خواهند ماند.
با استفاده از اینترنت به دیگران آگاهی ببخشید
آگاهیبخشی در شبکههای اجتماعی مختلف در مورد سلامت روان مردان در ماه آگاهی از سلامت روان مردان بسیار شگفتانگیز است. با این حال، باید در همه روزهای سال این آگاهی را افزایش دهیم.
زنانی که اعلام میکنند که مجذوب مردان آسیبپذیری میشوند که در مورد درگیریها، ضعفها و سلامت روان خود صحبت میکنند، و یا مردانی که مبارزات سلامت روان خود را آشکارا به اشتراک میگذارند، از جمله مواردیست که باید بیشتر در شبکهای اجتماعی ببینیم.
مردان قطعا میتوانند مشکلات سلامت روان شخصی خود را بیشتر به صورت آنلاین به اشتراک بگذارند، که باعث میشود بقیه هم همین کار را انجام دهند و احساسات خود را بازگو کنند.
سلامتی پیشگیرانه را به مرد زندگی خود هدیه دهید
اگر خواندن این مقاله باعث شده است که به فکر انجام اقداماتی در راستای حفظ و بهبود سلامت روان مردانی که به آنها اهمیت میدهید بیافتید، چه کاری میتوانید انجام دهید؟ یکی از هدیههایی که مطمئنا به باز کردن گفتگو در مورد سلامت مردان کمک میکند، آزمایش ژنتیک سلامت روان حنیفا است که گزارشهای دقیقی درباره وضعیت سلامت روان فرد از نظر ژنتیکی به شما ارائه خواهد کرد. به این فکر کنید که این آزمایش را به برادر، پدر، پسر، شوهر یا دوست خود پیشنهاد کنید. میتوانید با مردی که به او اهمیت میدهید، این گزارش را مرور کنید و او را تشویق کنید تا برای مراقبت از سلامت آیندهاش اقداماتی انجام دهد.