بسیاری از جوانان و افراد مسن حافظهی ضعیفی دارند و همواره به دنبال یافتن دلیل این مساله هستند. مشکلات حافظه در افراد مسن شایعتر است، اما ضعف حافظه، مشکلی است که بسیاری از جوانان هم با آن دست و پنجه نرم میکنند.
برای همهی ما هر از گاهی اتفاق میافتد که یادمان نیاید تلفن همراه خود را کجا گذاشتهایم، نمیتوانیم به یاد بیاوریم که آیا داروهای خود را خوردهایم، یا اینکه آیا در را قفل کردهایم یا نه. ممکن است فراموش کنیم که در جاده کدام پیچ را انتخاب کنیم، حتی اگر به آن مسیر آشنا باشیم.
مشکلات حافظه در بعضی از جوانان، حتی بدتر از این است. گاهی اوقات کارهایی که اخیرا در آخر هفته گذشته انجام دادهایم، یا توصیههای مهم دوست صمیمیمان که یک ساعت پیش با او صحبت کرده بودیم را هم به یاد نمیآوریم.
وقتی که حافظهی ما به طور منظم دچار مشکل میشود، ممکن است کمی نگران شویم. مسلما هیچکدام از ما نمیخواهیم اتفاقات خاص را فراموش کنیم، زیرا یک خاطرهی بد میتواند بر کیفیت روابط ما و حتی عملکرد کاری نیز تاثیر بگذارد. وقتی متوجه میشویم که حافظه بدی داریم، فقط به این فکر نمیکنیم که چرا حافظه بدی داریم؟ سوال دیگری که برایمان پیش میآید این است که آیا ممکن است این وضعیت بدتر شود؟
برای رفع مشکلات حافظه، ابتدا باید به ریشهی آن بپردازیم. در ادامه 5 دلیل احتمالی ضعیف بودن حافظه عنوان شده است که برخی از آنها دلایلی هستند که ممکن است به فکرتان خطور نکرده باشد.
کمبود دوپامین
دوپامین یک انتقالدهندهی عصبی ضروری برای انگیزه، تمرکز و حافظه است. این ماده به ما کمک میکند تا تلاشهایمان را ارزشمند بدانیم و توانایی تمرکز در حین کار یا مطالعه را بهبود میبخشد.
تحکیم مطالعات یا تجربیات، از جمله نقشهاییست که دوپامین در حافظهی ما ایفا میکند. هنگامی که ما اطلاعات مرتبط را مرور میکنیم یا آموزش میبینیم، دوپامین فوران کرده و خاطرات جدید و پیوندهای بین آنها را قویتر میکند.
بدون دوپامین کافی، نمیتوانیم تمرکز کنیم، مدام اهمالکاری میکنیم و متوجه میشویم که اطلاعات جدید را فراموش کردهایم. اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD)، نمونهای از این حالت است. درمانهای موجود برای ADHD، دوپامین از دست رفته را بازیابی میکنند. همانطور که سومیا چودهری، محقق حوزهی رفتارشناسی، توضیح میدهد، «یکی از اشکال حافظه که در بزرگسالان جوان مبتلا به ADHD ضعیف عمل میکند، حافظهی عملکردی است. این بخش از حافظه به پردازش فعال اطلاعات ذخیره شده در حافظهی کوتاه مدت میپردازد.»
شاگون ماریا، بنیانگذار Ur Safe Space، میافزاید: «ناتوانی در تمرکز بر روی وظایف محول شده، میتواند تاثیر بدی بر حافظهی عملکردی فرد داشته باشد. این مساله فقط بر روی خاطرات مهم اثر نمیگذارد بلکه درست مانند اضطراب، میتواند دیگر بخشهای حافظه را نیز دستکاری کند.»
بیخوابی یا اختلالات خواب
خواب کافی و بهداشت خواب مناسب برای سلامت مغز ما بسیار مهم است. در کوتاه مدت، کمخوابی میتواند باعث شود که در تمرکز احساس ناتوانی کنیم و در کل فرسوده شویم. کمخوابی در درازمدت، افراد را در معرض خطرات جدیتری مانند بیماری آلزایمر قرار خواهد داد. بخش مهمی از تثبیت حافظهی ما در هنگام خواب اتفاق میافتد. زمانی که در هنگام خواب «آفلاین» هستیم، خاطرات جدیدتر تقویت شده و به نئوکورتکس منتقل میشوند. در این بخش از مغز، خاطرات روشن و حفظ میگردند.
در مسیر دستیابی به سلامت طولانی مدت، خوب خوابیدن از سمزدایی مغز پشتیبانی میکند.
خواب عمیق به مایعات موجود در مغز اجازه میدهد تا مواد زائد متابولیک و سایر سموم، از جمله پروتئینهای آمیلوئیدی که در ایجاد بیماری آلزایمر نقش دارند را بشوید.
اضطراب
اضطراب یکی دیگر از علل شناختهشدهی اختلال در حافظهی عملکردی است. ممکن است متوجه شوید که وقتی مضطرب هستید، «پهنای باند ذهنی» شما کوتاه میشود و گاهی حتی آنچه را که دو دقیقه پیش گفتهاید به خاطر نمیآورید. اگر در حین مکالمه با یکی از عزیزانتان دچار یک اپیزود اضطرابی شوید، ممکن است چیز زیادی از گفتههای او را به یاد نیاورید.
افکار مضطرب میتوانند با گرفتن بیش از حد توجه ما، بر حافظه تاثیر بگذارند. به هر حال، نگرانی در مورد اینکه آیا فر را خاموش کردهاید یا نه، یا اینکه از نظر اجتماعی بیش از حد ناجور هستید، به این معنی است که نمیتوانید روی آنچه که در اطرافتان میگذرد تمرکز کنید. سومیا چودهری توضیح میدهد که: «ممکن است بزرگسالان مبتلا به اضطراب، در مواجهه با یک اتفاق، انقدر سطح اضطراب بالایی را تجربه کنند که منجر به احساس سرگردانی و عدم ثبت کامل لحظه شوند. این رویداد به حافظهی بلند مدت نمیرسد و از حافظهی کوتاه مدت محو میشود. در افراد مبتلا به فوبیا نیز روند از دست رفتن حافظه به همین صورت است.»
آسیب فیزیکی
صدمات تروماتیک مغزی (TBI) تنها در اثر تصادفات جدی و یکباره ایجاد نمیشوند. اگر در حال حاضر و یا در گذشته، ورزشهای تماسی (ورزشهایی که در آنها شخص، برای کسب امتیاز مجبور است که با رقیب خود تماس فیزیکی برقرار کند) انجام داده باشید، ممکن است در طول زمان، آسیبهای عصبی در شما انباشته شده باشند. اما آیا این مساله نباید تنها بر خاطرات قدیمی شما تاثیر بگذارد؟
سومیا چودهری توضیح میدهد که «افراد مبتلا به TBI ممکن است به طور کامل خاطرات گذشته خود را به خاطر بسپارند، زیرا این اطلاعات قبلا در فضای حافظه بلندمدتشان ذخیره شدهاند، اما در ایجاد خاطرات جدید مشکل دارند. آنها دورههایی از فراموشی خواهند داشت، مثلا به یاد نمیآورند که کلید ماشین کجاست. علاوه بر این، مشکلات حافظه آیندهنگر نیز در این افراد دیده میشود، به عنوان مثال، زمانی که باید فرزندشان را از مدرسه به خانه بیاورند و یا اینکه چه زمانی باید دارو بخورند را فراموش میکنند.»
همه کسانی که یک رویداد آسیبزا را تجربه میکنند دچار فراموشی نمیشوند. با این حال، افرادی که در مدت کوتاهی پس از تجربهی یک تروما، ترشح کورتیزول بالایی دارند (مانند تصادفات جادهای) به احتمال کمتری این رویداد را به خاطر میسپارند. این اتفاق در واقع به نوعی مفید است زیرا خطر ابتلا به PTSD (اختلال اضطراب پس از سانحه) را کاهش میدهد.
آسیب روانی یا PTSD
آسیب روانی میتواند برای عملکرد حافظه، حتی مضرتر از اضطراب باشد. آسیب روانی زخمهای عاطفی عمیقتری نسبت به اضطراب عمومی ایجاد میکند. بدن و ذهن ما با استفاده از برخی از علائم آسیب روانی، مانند شکاف در حافظه، در واقع سعی دارند که از ما محافظت کنند. همانطور که سومیا چودهری توضیح میدهد، «در این شرایط، فرد برای رسیدن به فراموشی تجزیهای (شرایطی که در آن فرد نمیتواند اطلاعات مهم زندگی خود را به خاطر بسپارد)، حافظهی ضعیفتری خواهد داشت. این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که حافظه یک مکانیسم مقابله است؛ و بهترین راه برای از سرگیری زندگی عادی پس از رویدادهای آسیبزا، فراموش کردن آن است.»
در نتیجه، گسستگی و سایر مکانیسمهای محافظتی برای مقابله با تروما، میتوانند توانایی شما برای ایجاد خاطرات جدید را مختل کنند. مثالهای زیادی از افرادی که دوران کودکی دردناکی را گذراندهاند وجود دارد؛ برای این افراد، اغلب باید چیزهایی را که اخیرا به آنها گفتهایم یا انجام دادهایم را یادآوری کنیم. حتی یک وقفهی 10 دقیقهای میتواند باعث شود که نیاز به یادآوری مجدد داشته باشند. به طور کلی، خاطرات بلندمدت آنها، مانند دوران تحصیل در دانشگاه، به خوبی کار میکنند، اما خاطرات کوتاه مدت، همیشه تقویت نمیشوند. در واقع، به دلیل ضربه روحی قبلی که بر توانایی ایجاد خاطرات تاثیر میگذارد، خاطرات این فرد از هم گسسته میشوند. تا زمانی که این شخص از آسیب روانی خود، مانند خشونت خانگی، به طور کامل بهبود یابد، ممکن است اغلب به گسستگی و مبارزه با اختلال حافظه ادامه دهد.
سلامت مغز
راههایی برای کمک به حفظ سلامت مغز و عملکرد بهتر حافظه وجود دارد. مثل دریافت مشاوره برای تروما یا اضطراب مزمن، انجام تمرینات تحریک مغز و همچنین خوردن بیشتر غذاهایی که برای سلامت مغز مفید هستند، مانند اسیدهای چرب ضدالتهاب، آنتیاکسیدانها و فیبر. همچنین اگر میخواهید عملکرد حافظه خود را بهبود ببخشید، باید یک برنامه خواب سالم داشته باشید و سعی کنید از قرصهای خوابآور نسخهای دوری کنید.
اگر میخواهید بفهمید که آیا از نظر ژنتیکی در معرض خطر بالاتری برای مشکلات مرتبط با سلامت مغز یا زوال عقل هستید، آزمایش سلامت عمومی یا سلامت روان حنیفا را انجام دهید. این آزمایشهای DNA، به شما نشان میدهد که از نظر ژنتیکی احتمال ابتلا به بیماریهای مغزی و روحی عامل ضعف حافظه، در شما چقدر است. وقتی صحبت از سلامت مغز به میان میآید، دانشی مانند این تستهای ژنتیک، سلاحی بسیار قدرتمند به حساب میآید، زیرا میتوانید به اقدامات پیشگیرانه و تغییرات سبک زندگی برای حفظ سلامت مغز خود فکر کنید.